مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

رشد و توسعه متوازن اقتصادی و اجتماعی کشور با کارآفرینی بر مبنای عامل اصلی سرمایه انسانی در اکوسیستم و ایجاد ارزش اقتصادی و اجتماعی برتر در فضای انگیزشی رقابتی کارآفرینانه و حمایت از تولید ملی دست یافتنی است. بی شک ثروت کل جامعه حاصل مجموع ثروت اقتصادی و ثروت اجتماعی است.


طبقه بندی موضوعی
اوقات شرعی

زنجیره ارزش

از دیدگاه پورتر بهترین راه برای توصیف نوع فعالیتی که شرکت انجام می دهد این است که آن را بر حسب یک زنجیره ارزش، وصف نمود و بر این اساس باید کل هزینه همه فعالیت هایی را که شرکت برای تولید و عرضه یک محصول یا خدمت به مصرف می رساند از کل درآمد کم کرد تا ارزش به دست آید.

همه شرکت ها یا سازمان هایی که در یک صنعت به خصوص، مشغول فعالیت هستند دارای یک زنجیره ارزش مشابه می باشند و آن دربرگیرنده فعالیت هایی است که در راه به دست آوردن مواد اولیه، طراحی محصول، ساختن تشکیلات و واحدهای تولیدی، بستن قراردادهای تعاونی و ارائه خدمات به مشتریان به عمل می آورند.

تا زمانی که کل درآمدها از کل هزینه های مربوط به تولید و ارائه خدمات و محصولات بیشتر شود، شرکت سودآور خواهد بود. شرکت ها نه تنها باید در راه درک ارزش زنجیره عملیات خود کوشش کنند، بلکه باید بکوشند زنجیره های ارزش شرکت های رقیب، عرضه کنندگان مواد اولیه و توزیع کنندگان محصولات را هم درک نمایند.


مزیت رقابتی کشورها

در سراسر دنیا، بسیاری از کشورها مانند برزیل از منابع طبیعی فراوانی بهره مندند، در حالی که برخی دیگر، مانند مکزیک می توانند نیروی کار ارزان قیمت ارائه نمایند. برخی مانند ژاپن برای تحصیلات و آموزش تعهد بسیار زیادی دارند، در حالی که برخی دیگر مانند ایالات متحده آمریکا دارای نوآوری و کارآفرینی می باشند. کشورها در نوع فعالیتی که می توانند انجام دهند یعنی آنچه را که می توانند عرضه کنند، متفاوتند و شرکت ها هم به صورتی فزاینده عملیات زنجیره ارزشی خود را در بخش هایی از دنیا متمرکز می نمایند که بتوانند از نعمت های مختلف موجود در آن کشورها بهره مند گردند.

پورتر در آخرین کتاب خود ابراز می دارد برخی از کشورها نسبت به بقیه از وجود درصد بیشتری از شرکت های موفق، درخاک خود بهره مندند. برای مثال ایالات متحده آمریکا در زمینه فعالیت های تفریحی، ایتالیا در سنگ های ساختمانی و موزائیک، سوئد در کامیون، ژاپن در صنعت بانکداری، سوئیس در شیرینی جات و آلمان در صنعت خودرو.

پورتر این ویژگی ها را به حساب چهار عامل سرنوشت ساز، گذاشت که عبارتند از

۱- وجود توانائی های بالقوه در زمینه های فنی محدود در یک کشور

۲- تقاضای بسیار زیاد برای نوع خاصی از محصول یا خدمت در یک کشور

۳- وجود صنایع پشتیبان در همان کشور

۴- وجود شرکت های رقیب بسیار سرسخت در همان کشور

برای مثال اغلب رقبای محلی موجب افزایش رشد شرکت های عرضه کننده مواد اولیه و توزیع کننده محصولات ساخته شده می شوند. سازمان ها باید در اجرای استراتژی هایی که موجب تقویت سازمان در راه سرمایه گذاری در زمینه توانایی های نسبی و بالقوه در کشورهای مختلف می شود از هیچ کوششی فروگذار نکنند. از دیدگاه پورتر، تفاوت نسبی بین کشورها باعث می شود که در زمینه مدیریت استراتژیک دیدگاه های زیر را تعمیم داد.

- از نظر رقابت، کاهش ارزش بد است.

- چشم پوشی در برابر نقض قوانین ضد انحصاری بد است.

- اغماض درباره بی توجهی به حفظ محیط زیست و نقض مقررات مربوطه بد است.

- حذف مقررات و قوانین دست و پا گیر خوب است.

- ترویج همکاری بین شرکت ها بد است.

- قراردادهای منظم بازاریابی بد است.

- افزایش قراردادهای دفاعی بد است .