مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

رشد و توسعه متوازن اقتصادی و اجتماعی کشور با کارآفرینی بر مبنای عامل اصلی سرمایه انسانی در اکوسیستم و ایجاد ارزش اقتصادی و اجتماعی برتر در فضای انگیزشی رقابتی کارآفرینانه و حمایت از تولید ملی دست یافتنی است. بی شک ثروت کل جامعه حاصل مجموع ثروت اقتصادی و ثروت اجتماعی است.


طبقه بندی موضوعی
اوقات شرعی

۳ مطلب با موضوع «کارآفرینی :: اجتماعی» ثبت شده است

۱۵تیر

کسب و کار اجتماعی، یک نوع کسب و کار است. این مفهوم از دیگر کسب و کارهای سنتی با سودآوری بالا (کسب و کارهایی که عملاً تمامی شرکت‌های خصوصی امروز را در دنیا توضیح می‌دهد) یا یک سازمان غیرانتفاعی (که مبتنی بر کمک‌های خیریه‌ای و اهداهای بشردوستانه است) جداست. کسب و کار اجتماعی از دیگر اصطلاحات رایج قابل استفاده، همچون «بنگاه اجتماعی»، «کارآفرینی اجتماعی»، یا «کسب و کار مسؤول و معتبر»، که در مجموع انواع شرکت‌های با سود بالا را توصیف می‌کند کاملاً جدا و متمایز است.


کسب و کار اجتماعی از دنیای سودجویی فاصله زیادی دارد. هدف آن حل یک مسأله اجتماعی با به‌کارگیری روش‌های کسب و کار است. تولید و فروش محصولات و خدمات را در بر می‌گیرد. برای مثال گرامین ـ دانن، مسأله سوءتغذیه، را از طریق فروش نوعی ماست حل میکند که با انواع ویتامین‌ها غنی‌شده و قیمت مناسبی دارد. یکی از شرکتهای وابسته به گرامین مشکل آب آشامیدنی آلوده به آرسنیک را با فروش آب خالص با قیمت مناسب و در توان خرید افراد فقیر حل می‌کند. شرکت دیگری با تولید و بازاریابی پشه‌بند از بروز بیماری‌های قابل انتقال از طریق پشه جلوگیری می‌کند. و بسیاری مثال‌های دیگر. برخی از کسب و کارها در مرحله بهره‌برداری هستند و برخی دیگر در دست ساختند.


دو نوع کسب و کار اجتماعی وجود داردکه عبارتند از:

1) پک نوع کسب و کار اجتماعی، شرکت‌های بی‌ضرر، بدون سود است که به حل مسأله اجتماعی اختصاص یافته‌ و مالکیت آن را سرمایه‌دارانی برعهده دارند که همه سودها در جهت گسترش و بهبود کسب و کارشان است. مثال‌های گفته شده در سطرهای بالا در این گروه جای می‌گیرند و کسب و کار اجتماعی نوع یک نامیده می‌شوند.


2) نوع دومِ کسب و کارهای اجتماعی، یک شرکت سودآور است که مالکیت آن را افراد فقیر برعهده دارند؛ گونه‌ای که مستقیماً یا از طریق یک تراست به یک دلیل اجتماعی از پیش تعریف‌شده اختصاص یافته است که کسب و کار اجتماعی نوع دوم نامیده می‌شوند؛ زیرا سودهایی که به افراد فقیر اعطا می‌شود به کاهش فقر کمک کرده و کسب و کار، یک مسأله اجتماعی را حل می‌کند.

۲۸شهریور

پروفسور مایکل پورتر: چگونه کسب و کارهای بزرگ می‌توانند مشروعیت دوباره در جامعه به دست آورند؟

امروزه نظام بازار و مشروعیت ماهوی کسب و کار به واسطه نرخ بالای بیکاری، افزایش فقر و ناخرسندی عمومی از بی‌توجهی سازمان‌ها به چالش کشیده می‌شود.

بسیاری از سازمان‌های بزرگ با احساس چنین التهابی در سطح جامعه، حتی به‌رغم زمزمه‌های احیای رونق اقتصادی، توجه خود را به‌طور فزاینده‌ای بر مسوولیت اجتماعی متمرکز می‌کنند. مشکل اینجا است که تلاش آنان در مواجهه با چالش پیش رو و برداشت‌های منفی جامعه نسبت به کسب و کارهای بزرگ، چندان موثر نیست.
کسب و کارها باید راهی را بیابند که به شکل مثبتی در اجتماع حضور یابند، ولی تا زمانی که فعالیت‌های اجتماعی خود را جدا از کسب و کار اصلی ببینند، این امر محقق نمی‌شود. در حقیقت به جای تاکید بیشتر بر فعالیت‌های متمرکز بر مسوولیت اجتماعی- اقتصادی، رهبران کسب و کار باید در سطح محلی، ارزش افزوده ایجاد نمایند. منظور من از این مطلب، رقابت کردن به نحوی است که با فعالیت‌های شرکت‌ها در جوامع، همزمان شرایط اجتماعی و سطح رقابت‌پذیری آن جوامع، ارتقا یابند. اکنون زمان آن است که ضمن کاستن تفاوت‌ها از نیازهای مشترک کسب و کار و جامعه بهره برد.
فرصت‌هایی که ارزش افزوده مشترک میان جامعه و کسب و کار ایجاد می‌کنند، باید به‌صورت دقیقی با فعالیت کسب و کار اصلی سازمان، یعنی جایی که مهارت‌ها، منابع و تجربیات عملیاتی جدید در جهت پیشبرد بهره‌وری به کار گرفته می‌شود تلفیق شوند، در عین اینکه همزمان به جامعه نیز سود می‌رسانند. ما راه‌های بسیاری را برای ایجاد ارزش افزوده می‌بینیم که از کاهش آلودگی تا ارتقای بهره‌وری (و دستمزد) کارگران کم درآمد قابل طبقه‌بندی است. این تغییر و تحول در عملیات کسب و کار اصلی سازمان‌ها است که فراتر از انگیزه کمک‌های خیریه، مشروعیت کسب و کار را حفظ می‌کند. هیچ جایی فرصت‌ها و ضرورت ایجاد ارزش افزوده به اندازه مناطق محروم، یعنی جایی که فقر در آن متمرکز است، روشن و واضح نیست.
نابرابری اقتصادی منجر به ایجاد چالش‌های بنیادینی در نظام سرمایه‌داری می‌شود و این نابرابری حل نمی‌شود، مگر زمانی که جوامع محروم را قادر سازیم تا در نظام بازار رشد کنند و تنها راه آن، از طریق شرکت‌ها و مشارکت «کسب و کار» است. مردم نیاز به مشاغل در دسترسی دارند که راه رسیدن به درآمدهای خوب را در نزدیکی محل زندگی شان فراهم کند. این مهم، فقط به کمک «کسب و کار» ممکن می‌شود.

۱۵آبان

اثرات اجتماعی در کسب‌وکار تبدیل به یک شعار شده است، اما شواهد درباره موفقیت اقدامات تاثیر اجتماعی چه می‌گویند؟ دبرا اسمال، فرانکلین الن و سوزان واچر، سه استاد موسسه وارتون، در تحقیقاتی مجزا بررسی می‌کنند که آیا «کار خیر کردن» باعث «پیشرفت کار» در زمینه‌های مختلف می‌شود یا خیر. عناوین این سه تحقیق عبارتند از: 1) وقتی صحبت از وجهه شرکت به میان می‌آید، آیا تصور این است که شرکت‌های «خوب» احتمال موفقیت کمتری دارند؟ 2) بانک‌ها چگونه می‌توانند در عین خدمات‌رسانی به جوامع روستایی، سودآوری خود را حفظ کنند؟ و 3) آیا اقدام ساده‌ای مثل کاشت درخت در فضای شهری می‌تواند موجب جهش قیمت ملک شود؟


تحقیق اول: تناقض «کار خیر» با پیشرفت
در دنیای کسب‌وکار اغلب این ضرب‌المثل را می‌شنوید که «اگر ثواب کنی، کباب می‌شوی». اما معنی واقعی این ضرب‌المثل چیست؟ آیا مردم واقعا این را باور دارند؟ اگر اینطور است، چطور می‌توان چنین ضرب‌المثلی را در کنار این باور عام قرار داد که اتفاق‌های خوب برای آدم‌های خوب پیش می‌آید؟
دبرا اسمال، استاد بازاریابی دانشکده وارتون و فرن لین-هیلی، استاد بازاریابی دانشگاه آوبرن، در پژوهش جدید خود به بررسی تصوراتی پرداخته‌اند که در پشت این مثل و مثلی که آن را نقض می‌کند وجود دارد: «اگر ثواب کنی، کباب می‌شوی و از هر دست بدهی از همان دست می‌گیری.» به عبارتی تناقض بین پیشرفت کردن و کار خیر انجام دادن.