توانایی و قدرت دسترسی، تحلیل، ارزیابی و انتقال اطلاعات و پیامهای رسانهای که میتوان در چارچوبهای مختلف چاپی و غیر چاپی عرضه نمود را سواد رسانهای (Media Literacy) میگویند.
توانایی و قدرت دسترسی، تحلیل، ارزیابی و انتقال اطلاعات و پیامهای رسانهای که میتوان در چارچوبهای مختلف چاپی و غیر چاپی عرضه نمود را سواد رسانهای (Media Literacy) میگویند.
مطابق با انتظارها “ماریا شاراپووا” عنوانثروتمندترین زن ورزشکار دنیا را به خود اختصاص داد. «فوربس» در جدیدترین شماره اش فهرست ثروتمندترین ورزشکاران دنیا در سال گذشته را منتشر کرده که در این بین، شاراپووای روس در صدر رده بندی زنان قرار گرفته است. او سال گذشته با ۲۱٫۷ میلیون یورو درآمد بالاتر از “سرنا ویلیامز” ( ۱۴٫۹ ) و “لی نا” ( ۱۳٫۳) قرار گرفته است. نکته قابل توجه اینکه در بین لیست ۱۰ نفره ثروتمندترین ورزشکاران زن دنیا هفت نفر از دنیای تنیس قرار دارند.
البته اختلاف شاراپووا با “تایگر وودز”، ثروتمندترین ورزشکار مرد در سال ۲۰۱۳ هم جالب توجه است. وودز در سال پیش ۵۷٫۱ میلیون یورو درآمد داشته است. با این حال، خود شاراپووا خیلی به این رده بندی توجهی نمی کند.
او در گفت و گو با فیگارو در این باره گفت: «اینها همه اعداد است که منتشر می شوند و در واقع کسی نمی رود بانک و حساب شما را چک کند تا خبرهای تکمیلی را به دست بیاورد؛ پس هیچ کس هیچ وقت به طور دقیق نمی داند که شما چقدر درآمد دارید. به همین خاطر است که من اینجور اخبار را زیاد جدی نمی گیرم».
شاراپووا که چندسالی است به طور جدی وارد دنیای اقتصاد هم شده با فاصله گرفتن از این فضا سعی می کند زندگی اش مانند “مایکل جردن” باشد. او با بیان اینکه ستاره افسانه ای NBA الگویش است گفت: «به عنوان یک ورزشکار واقعا جردن را ستایش می کنم. تمام کارهایی که او بیرون از زمین بسکتبال هم انجام داد تحسین می کنم. اگر واقعا بتوانم ذره ای از کارهایی که او انجام داده را تکرار کنم، دیگر چیزی نمی خواهم».
در تمام نقاط جهان، در روابط سالم اجتماعی اصل بر حفظ حیثیت و شأن اجتماعی افراد است. پیادهسازی حقوق شهروند و آگاهسازی عمومی در این حوزه میتواند کشورها را در روند توسعه یافتگی همراهی کند. ارتقای آگاهی از حقوق شهروندی یعنی متناسبسازی منابع، امکانات و خدمات دولتها در تمامی عرصههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که تحقق این مهم در بسیاری از کشورها به دلیل ناپختگیها و عدم فرهنگسازی مناسب، به صورت ناقص وجود دارد.
با هدف روشن شدن ابعاد مفهوم حقوق شهروندی و بررسی ابعاد مختلف این مفهوم در ایران، در آستانه شروع به کار “موسسه اخلاق و اندیشه شهروندی ایرانیان” با خانم دکتر، شهیندخت خوارزمی پژوهشگر و استاد دانشگاه گفتوگو کردیم.
خانم دکتر خوارزمی لطفا در ابتدا بفرمایید، دولت، بخش خصوصی و سازمانهای مردمنهاد در کمک به تحقق حقوق شهروندی چه نقشی میتوانند ایفا کنند؟ و چطور؟
هر یک نقش متفاوتی دارند. تأمین حقوق شهروندی، وظیفه اخلاقی دولت است. دولت در ایران به راحتی این وظیفه اخلاقی را نادیده گرفته است و در واقع نقش بسیار مهمی در پایمال کردن حقوق شهروندان دارد.
بخش خصوصی به معنای بنگاههای اقتصادی در همه جای دنیا مسؤلیت اصلی خود را بیشینه سازی سود میدانند. در دهههای اخیر سه تحول مهم در مدیریت بنگاهها رخ داده است. اولین تحول، توجه به اهمیت و جایگاه مشتری است و تأکید بر حفظ حقوق مشتری. تحول دوم، دیدگاه جدید نسبت به مدیریت منابع انسانی و توجه خاص به سرمایه انسانی و سرمایه فکری و سرمایه اجتماعی در کنار سرمایه فیزیکی است. توجه به حقوق کارکنان در چارچوب چنین تحولی رواج یافت. سوم، اندیشه مسؤلیت اجتماعی که به مدیریت بنگاهها هشدار میدهد در کنار مسؤلیت اقتصادی خود باید در برابر آثار و پیامدهای اجتماعی و اخلاقی و زیست محیطی فعالیتهای خود هم احساس مسؤلیت کنند و از آن مهمتر، بخشی از منابع خود را به حل مشکلات اجتماعی جامعهای که در آن فعالیت دارند، اختصاص دهند.
اما سازمانهای مردم نهاد، داستان دیگری دارد. فلسفه وجودی این سازمانها به عنوان حافظ حقوق و منافع مردم در برابر حکومت و دولت، دقیقأ پرداختن به مسائلی است که نظام حاکم در انجام آن کوتاهی کرده است. به بیان دیگر، کانون توجه و علت وجودی سازمانهای مردم نهاد، تأمین حقوق شهروندی به معنای عام آن است. اگر در جامعهای این حقوق در معنای جامع آن تأمین شود، دیگر چه نیازی است به سازمان مردم نهاد؟