مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

رشد و توسعه متوازن اقتصادی و اجتماعی کشور با کارآفرینی بر مبنای عامل اصلی سرمایه انسانی در اکوسیستم و ایجاد ارزش اقتصادی و اجتماعی برتر در فضای انگیزشی رقابتی کارآفرینانه و حمایت از تولید ملی دست یافتنی است. بی شک ثروت کل جامعه حاصل مجموع ثروت اقتصادی و ثروت اجتماعی است.


طبقه بندی موضوعی
اوقات شرعی
۰۷دی

از کارآفرینی انتظار می رود که سوخت موتور توسعه اقتصادی کشورها باشد. حتی برخی از پژوهشگران، کارآفرینی و توسعه اقتصادی را مکمل یکدیگر می­دانند. براساس رویکرد رفتاری، کارآفرینی، ویژگی­هایی دارد که آن را از سایر حوزه­ها متمایز می­­سازد. به زعم کمار و همکارانش، کارآفرینی شش ویژگی دارد:

  1. ایده­های نوآور
  2. توانایی ایجاد کسب و کار
  3. سازماندهی عوامل تولید
  4. ظرفیت خطرپذیری
  5. فعالیت رهبری و مدیریت
  6. رفع شکاف کارکردی

یکی از ویژگی­های کارآفرینی، توانایی ایجاد کسب و کار، آن هم از نوع جدید(ایده­های نوآور) است. کارآفرینی اساساً، فعالیت است چرا که شامل ایجاد و عملیاتی ساختن یک سازمان یا شرکت جدید است. کارآفرینی متمرکز بر تامین نیازهای مشتریان (رفع شکاف کارکردی) از طریق ارائه کالا و یا خدمات جدید در قالب شرکت می­باشد.  علاوه بر این کارآفرینی، همراه با خطرپذیری است. به همین دلیل یکی از ویژگی­های شخصیتی کارآفرینان، خطرپذیری شان است. سرانجام سازماندهی عوامل تولید (به منظور ایجاد ترکیب جدید از منابع موجود) و رهبری کسب و کار از جمله ویژگی­های لاینفک فرآیند کارآفرینی و فعالیت­های کارآفرینانه تلقی می­شود.

در واقع فرآیند کارآفرینی، همراه با رفتارهای رقابتی است که بازار محور بوده و تا حدی اساس استراتژی مزیت جویی رقابتی می­باشد. براساس نظریه مبتنی بر منابع(Resources based view) کارآفرین، فردی است که دارای قابلیت­های ویژه­ای است که مهمترین آنها عبارتند از:

  1. قابلیت کارآفرینانه فردی
  2. قابلیت کارآفرینانه سازمانی
  3. قابلیت کارآفرینانه اجتماعی

مطابق نظریه مبتنی بر منابع، شایستگی­های اساسی، در شرکت بزرگ عامل اصلی رشد و موفقست تلقی می­شود. این شایستگی، بیانگر یادگیری جمعی در سازمان هستند. شایستگی­ها افراد را برای انطباق خودشان یا محیط جهت بهره­برداری از فرصت­های پویای محیطی توانمند می­سازد.

۰۵دی

آیا تاکنون به دلیل این موضوع که کارکنان به سازمان شما وفادار می‌مانند، فکر کرده‌اید؟ بعضی از افراد به دلیل اینکه عاشق کار خود هستند به سازمان خود متعهد می‌مانند و برخی دیگر به دلیل اینکه اهداف فردی خود را با اهداف شرکت همسو می‌بینند، به آن وفادار هستند

تعدادی دیگر از کارکنان فقط به دلیل ترس از دست دادن موقعیت فعلی در سازمان باقی می‌مانند و در نهایت گروهی دیگر نیز به دلیل اینکه خود را نسبت به سازمان و مافوق خود متعهد می‌دانند، نسبت به سازمان وفادارند. 

واضح است بعضی از انواع تعهدی که نام برده شد، می‌تواند تاثیر منفی بر سلامت روانی، احترام به خود و رضایت شغلی در کارکنان داشته باشد. اما چگونه می‌توان در اعضای تیم یا سازمان با روشی مثبت و مناسب، تعهد ایجاد کرد؟ آیا تاکنون به دلیل این موضوع که کارکنان به سازمان شما وفادار می‌مانند، فکر کرده‌اید؟ بعضی از افراد به دلیل اینکه عاشق کار خود هستند به سازمان خود متعهد می‌مانند و برخی دیگر به دلیل اینکه اهداف فردی خود را با اهداف شرکت همسو می‌بینند، به آن وفادار هستند

در این نوشتار سه نوع متداول از انواع تعهد کارکنان تشریح و ابزاری برای چگونگی تغییرات جهت بهبود میزان تعهد و وفاداری اعضای تیم ارایه خواهد شد. 


معرفی ابزار 

ابزار مدل سه جزیی تعهد برای اولین بار توسط J.Meyer و N.Allen معرفی شده است، این ابزار نشان می‌دهد که تعهد و وفاداری کارکنان نسبت به سازمان، رفتاری روانشناختی است. با استفاده از این ابزار قادر خواهید بود احساس التزام و تعهد را در میان کارکنان خود افزایش دهید. این ابزار تعهد در افراد را در سه نوع معرفی می‌کند: 

1.      تعهد عاطفی به‌کار 

2.       تعهد ناشی از ترس 

3.      تعهد اخلاقی 

۳۰آذر

سازمان‌ها ازجمله کاربران رسانه‌های ‌اجتماعی هستند که نه به انگیزه سرگرمی و گذران وقت بلکه با هدف بهره‌گیری از امکانات و خدمات آنها در جهت تسهیل و تسریع در رویه‌های کاری سازمان و بهره‌گیری از ابزارهای رسانه‌های‌اجتماعی برای افزایش کارآیی فرآیندهای کسب‌وکار خود در این رسانه‌ها حضور می‌یابند. 

اگر نگاهی داشته باشیم به این‌که سازمان‌ها در حال انجام چه‌کارهایی در جهان رسانه‌های‌اجتماعی هستند، خواهیم دید که درواقع ۳ گروه سازمان در این رابطه وجود دارند

الف: آنهایی که آن را به عنوان نوعی رسانه در نظر می‌گیرند

ب: آنهایی که آن را به عنوان شکلی از زیرساخت‌ها قلمداد می‌کنند

ج: سازمان‌هایی که آن را به عنوان یک عامل تغییرمی‌شناسند.

در ادامه نگاهی خواهیم داشت به اینکه هر یک از این مراحل به چه چیزی شبیه هستند و این مراحل چه فرصت‌های برای سازمان‌ها ارایه می‌دهند.

مرحله اول: رسانه‌های اجتماعی به عنوان نوعی از رسانه

مرحله‌ای است که در آن سازمان‌ها، رسانه های اجتماعی را به عنوان یکی از راه‌های دسترسی به مخاطبان درنظر می‌گیرند، به عبارت دیگر کاری را انجام می‌دهند که ما همیشه در استفاده از رسانه‌ها مد نظر داشته‌ایم. به دلیل آنکه این رسانه‌ها «اجتماعی» هستند، نمی‌توانیم برای آن از واژه «دسترسی» به مخاطب استفاده کنیم  بلکه آن را«تعامل» با مخاطب می‌نامیم. چرا که این واژه بیشتر ویژگی اجتماعی را بیان می‌کند. این مرحله‌ای است که چالش درآن به عنوان حداکثر« تعامل» دیده می‌شود و به ایجاد مخاطبان از میان فالورها (دنبال کننده‌ها) می‌پردازد. ( ما تمایل داریم که مخاطبان رسانه‌های اجتماعی را اجتماع بنامیم به دلیل آنکه واژه مناسبتری به نظر می‌رسد.)

این مرحله معمولا شامل تولید محتوا به مقدار بسیار است چراکه به رسانه‌های اجتماعی به عنوان یک کانال متعارف توسعه و بازاریابی پیام نگریسته می‌شود و به دلیل آنکه به نظر می‌رسد که در آنجا کانال‌های بیشتری وجود دارد. وظیفه افراد پرکردن این رسانه‌ها با چیزهایی است که مصرف کنندگان آن را جذاب خواهند دید  همچنین این مرحله به عنوان یک کانال و وظیفه پیام  شناخته می‌شود. همانند آنهایی که با بازاریابی انبوه مرسوم مرتبط هستند.

۲۵آذر

تشدید صحنه رقابت جهانی در محیطی که بصورت دائم در حال تغییر است ضرورت واکنش های مناسب سازمان ها وشرکتهای تولیدی ـ صنعتی را دو چندان کرده و بر انعطاف پذیری آنها با محیط نامطمئن خارجی پای می فشارد و سازمانهای امروزی در عرصه ملی و جهانی به منظور کسب جایگاهی مناسب و حفظ آن نیازمند بهره گیری از الگوی مناسب همچون مدیریت زنجیره تامین در راستای تحقق مزیت رقابتی و انتظارات مشتریان هستند. مشتریان در سازمانهای امروزی در تولید کالا و ارائه خدمت، رویه های انجام امور و فرایند ها، توسعه دانش و توان رقابتی همراه و همگام اعضای سازمان می باشد. مدیریت موثر زنجیره تامین از عوامل اصلی بقا می باشد ضمن آنکه استفاده از فناوری اطلاعات در فعالیتهای زنجیره تامین پتانسیل ایجاد ارزش را در زنجیره افزایش داده است. به طور کلی مدیریت زنجیره تامین بر افزایش انطباق پذیری و انعطاف پذیری شرکتها تاکید دارد و دارای قابلیت واکنش و پاسخ سریع و اثر بخش به تغییرات بازار است.

تحولات مدیریت زنجیره تامین

در دو دهه 60 و70 میلادی، سازمانها برای افزایش توان رقابتی خود تلاش می کردند تا با استاندارد سازی و بهبود فرایند های داخلی خود محصولی با کیفیت بهتر و هزینه کمتر تولید کنند. در آن زمان تفکر غالب این بود که مهندسی و طراحی قوی و نیز عملیات تولید منسجم و هماهنگ پیش نیاز دستیابی به خواسته های بازار و در نتیجه کسب سهم بازار بیشتری است. به همین دلیل سازمانها تلاش خود را بر افزایش کارایی معطوف می کردند. در دهه 80 میلادی با افزایش تنوع در الگوهای مورد انتظار مشتریان، سازمانها به طور فزاینده ای به افزایش انعطاف پذیری در خطوط تولید و توسعه محصولات جدید برای ارضای نیاز های مشتریان علاقمند شدند. در دهه 90 میلادی به همراه بهبود در فرایند های تولید و بکار گیری الگوهای مهندسی مجدد، مدیران بسیاری از صنایع دریافتند که برای ادامه حضور در بازار تنها بهبود فرایند های داخلی و انعطاف پذیری در توانایی های شرکت کافی نیست بلکه تامین کنندگان قطعات و مواد نیز باید موادی با بهترین کیفیت و کمترین هزینه تولید کنند. توزیع کنندگان محصولات نیز باید ارتباط نزدیکی با سیاست های توسعه بازار تولید کننده داشته باشند. با چنین نگرشی، رویکردهای زنجیره تامین و مدیریت آن پا به عرصه وجود نهاد. از طرف دیگر با توسعه سریع فناوری اطلاعات در سالهای اخیر و کاربرد وسیع آن در مدیریت زنجیره تامین، بسیاری از فعالیتهای اساسی مدیریت زنجیره با روشهای جدید در حال انجام است.

تعریف مدیریت زنجیره تامین

مجموعه ای از روشهای مورد استفاده برای یکپارچگی موثر و کارای تامین کنندگان، تولید کنندگان، انبارها  و فروشندگان به گونه ای که بمنظور حداقل کردن هزینه های سیستم و تحقق نیاز های خدمات، کالاها به تعداد صحیح در مکان مناسب و در زمان مناسب تولید و توزیع گردند.

مدیریت زنجیره تامین هماهنگی در تولید، موجودی، مکان یابی و حمل و نقل بین شرکت کنندگان در یک زنجیره تامین است برای دستیابی به بهترین ترکیب پاسخ گویی و کارایی برای موفقیت در بازار.

اهداف مدیریت زنجیره تامین

کاهش هزینه یا کاهش موجودی ها، افزایش مسئولیت پذیری در برابر مشتریان، بهبود ارتباط زنجیره تامین، کاهش زمان چرخه تولید و بهبود هماهنگی.

سه عامل اصلی که باعث شدند تا مدیران موضوع مدیریت زنجیره تامین را بصورت جدی دنبال کنندعبارتند از:

  1. انقلاب اطلاعات
  2. تقاضای مشتریان در جهت خرید محصولات وخدمات با کیفیت با هزینه کمتر تحویل مناسب تر تکنولوژی مدرن تر وطول عمر بیشتر که در نهایت به افزایش رقابت دربین تولید کنندگان وسازندگان منجر شد
  3. ضرورت ایجاد ساختاری جدید در روابط بین سازمانی