مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

رشد و توسعه متوازن اقتصادی و اجتماعی کشور با کارآفرینی بر مبنای عامل اصلی سرمایه انسانی در اکوسیستم و ایجاد ارزش اقتصادی و اجتماعی برتر در فضای انگیزشی رقابتی کارآفرینانه و حمایت از تولید ملی دست یافتنی است. بی شک ثروت کل جامعه حاصل مجموع ثروت اقتصادی و ثروت اجتماعی است.


طبقه بندی موضوعی
اوقات شرعی

۳۴۳ مطلب با موضوع «کسب و کار» ثبت شده است

۱۰آبان

مدیران از کارمندان می‌خواهند تا در محیط کار و اجرای کار‌های گروهی روابط خوبی با یکدیگر داشته باشند. شاید شما در راس یک تیم قرار داشته باشید و عملکرد شما مطلوب باشد، اما امروزه سازمان‌ها به دنبال کارمندانی هستند که در بخش خود و حتی در کل سازمان بتوانند با یکدیگر همکاری داشته باشند.

ما دائما در حال جذب شدن بیشتر به سمت و سوی کار تیمی هستیم. در حالی که زمانی از شما انتظار می‌رفت تنها با همکاران بخش خود دارای روابط خوب باشید، امروزه در جهانی که کارها به صورت 24 ساعته و در هفت روز هفته جلو می‌رود؛ اولویت بر کار‌های تیمی در درون سازمان‌ها است.

 

اندرو کمپل، رییس مرکز مدیریت استراتژیک شرکت، «Ashridge Business» اشاره می‌کند که کار تیمی و گروهی در یک سطح به خصوص در محیط‌های مدرن که مدیریت به صورت رضایت طرفین صورت می‌گیرد، باید طبیعی باشد. او معتقد است: «ما از همکاری و کار با مردم لذت می‌بریم. ما به نوعی موجوداتی اجتماعی هستیم؛ بنابراین همکاری یک گرایش طبیعی محسوب می‌شود.»


مدیر ارشد اجرایی شرکت مشاوره مدیریت انجمن «JB» معتقد است که در بسیاری از سازمان‌ها رشد تصاعدی در کارهای تیمی مشاهده می‌شود. امروزه اصلا غیر طبیعی نیست که یک فرد در 10 الی 20 پروژه همکاری داشته باشد. این پروژه‌ها معمولا در بخش‌های مختلف واحد‌های بازرگانی و عملیاتی با یکدیگر همپوشانی دارند. اینها در حالی است که فرآیند برون‌سپاری به الزامات مدیریت بین سازمانی نیز اضافه شده است.


این مدیر معتقد است: در این دوره برای کار گروهی نیازی اساسی احساس می‌شود.این صرفا بخشی از ماهیت تغییر یافته کار است. مردم باید یاد بگیرند هرچه بیشتر و فراتر از مرزها با یکدیگر همکاری کنند. این نیاز بسیار چالش برانگیز و سخت است و می‌تواند به معنای فائق آمدن بر فرهنگ‌ها، اقوام و فعالیت‌های کاری گوناگون باشد.

۱۰آبان

اگر یک‌ایده کاری دارید که شما را به وجد آورده است، ولی درباره امکان پذیری آن مطمئن نیستید، آنچه لازم است انجام دهید، آزمون‌ ایده‌تان با پرسیدن مجموعه‌ای از سوالات دقیق است.آندره مارکوییز، مدیر اجرایی مرکز کارآفرینی لستر می‌گوید:

«شما همواره در حال آزمایش هستید و آنچه شما با آن آغاز می‌کنید به ندرت همان چیزی است که با آن کار را به اتمام می‌رسانید.»


1. ویژگی‌های مشتریان من چیست؟
الکساندر استروالدر، نویسنده کتاب خلق مدل کسب‌وکار می‌گوید: «ممکن است ‌ایده محصول یا خدمت شما فقط یک راه‌حل مناسب برای خودتان باشد؛ اما آیا می‌توانید یک گروه از مشتریان را به وضوح شناسایی کنید؟ بپرسید که بزرگ‌ترین مشکل مشتریان شما چیست و چگونه محصول شما به حل این مشکل کمک خواهد کرد.

هنگامی که دیوید دوج ‌ایده‌اش را برای شروع یک کسب‌وکار آموزشی به دست آورد، از طریق مطالعه اینترنتی به توسعه یک تحلیل رفتاری از مشتریان اصلی خود پرداخت.» او می‌گوید: «من تلاش کردم تا به بررسی و کاوش عمیق‌تری بپردازم و یافته‌های بیشتری بیابم. زیرا که درک و تقسیم‌بندی بازار برای شما بسیار مهم است.» او در سال 2005 شرکت خود را بنیان گذاشت و بازاریابی خود را بر والدین نگران و رقابتی متمرکز کرد. او در حال حاضر بیش از 800 معلم دارد.


2. من چه چیزی را به عنوان جایگزین ارائه می‌دهم؟
جیم پالکارنو مدیر اجرایی مدرسه کسب‌وکار IMD می‌گوید: «ایده شما هر چه که باشد افرادی وجود دارند که چیز دیگری را به جای آن خریداری می‌نمایند. از خودتان بپرسید که چه چیزی محصول شما را به اندازه کافی جذاب می‌سازد تا جایگزین آنچه در بازار هست، شود. این نباید لزوما به محصولاتی محدود شود که کاربردی مشابه محصول شما دارند، همچنین شما می‌توانید عادت‌های خرید مشتریان هدف خود را بررسی کنید و دقت کنید که چگونه می‌توانید آنها را متقاعد کنید تا محصول شما را جایگزین آنچه می‌خرند، نمایند.


3. چگونه ‌ایده‌ام را به دیگران ارائه می‌کنم؟
استیون استرالسر استاد کارآفرینی می‌گوید: «ایده خود را هر چه که می‌توانید ملموس‌تر کنید.» و آن می‌تواند به وسیله کشیدن نقشه یا ساخت یک نمونه کوچک از آن باشد. با تعیین بهترین روش ارائه ‌ایده‌تان به دیگران می‌توانید وضعیت آن را مورد ارزیابی قرار دهید. او همچنین می‌گوید: «توانایی ارائه مناسب ‌ایده به دیگران بسیار مهم است.»

۱۰آبان

فعالیت اقتصادی تازه شما راکد و بی‌تغییر پیش می‌رود. شما و شریک‌تان با هدف‌های مشترک‌تان برای آینده همگام و همراه هستید.

هر چند تصور پایان‌دادن به این شراکت، آن هم وقتی تازه شروع به همکاری کرده‌اید، دشوار است. با این همه، داشتن یک استراتژی خروج می‌تواند به نقشه کسب‌وکارتان اضافه شود. افزودن یک استراتژی خروج باید منافع شما را تضمین کند.

مساله اینجا است که فعالیت اقتصادی جدید برای شرکا یک رابطه تجاری است و نه رابطه‌ای فردی. پس این استراتژی باید آنها را مورد حمایت قرار دهد و تقویت سازد. تعریف استراتژی خروج باید پیش از موعدی باشد که هرگونه ترک شراکتی به جریان می‌افتد. این استراتژی به همه مجال می‌دهد که در خصوص ضوابطی به توافق برسند که حین اجرا و تحقق‌بخشیدن آنها منصفانه خواهند بود. ساده‌تر این است که وقتی خروج یکی از طرفین پیشاپیش به جریان نیفتاده است، تصمیمات منصفانه‌ای در قبال کسب‌وکار مشترک شرکا اتخاذ شود.
رابرت وود در این خصوص چنین می‌نویسد: «آیا در نقشه‌ای که کشیده‌اید خود را تا ابد خوش‌شانس در نظر آورده‌اید؟ در غیر این صورت و با نگاهی واقع‌بینانه، بهتر است یک نقشه استراتژی خروج هم داشته باشید. بدون چنین نقشه‌ای، یک کسب‌وکار کوچک یا خانوادگی، موقع فوت یکی از مالک‌ها، یا موقع ورشکستگی، یا سلب صلاحیت کاری، یا طلاق، یا فروش یا بازنشستگی، با انبوهی از مشکلات مالی و مالیاتی مواجه می‌شود.

۱۰آبان

سازمان‏ها امروزه به طور فزاینده‏ای شاهد تبدیل شدن «ساختار» خود به شبکه ظریف و پیچیده‏ای از روابط داخلی و خارجی هستند. این پدیده سازمانی به عنوان سازمان مجازی نام‏گذاری شده، که به عنوان شبکه‏ای موقت از شرکت‏های مستقل - تامین‌کنندگان، مشتریان، پیمانکاران فرعی، حتی رقبا- تعریف می‏شود که با استفاده از فناوری اطلاعات برای به اشتراک‌گذاری مهارت‏ها، دسترسی به بازار و هزینه‏ها با یکدیگر متصل‌اند.

 

یک سازمان چابک سازمانی است که دسته‏ای از قابلیت‏های کانونی کسب‏وکار برای سودآوری بالای عملیاتی را شناسایی می‏کند و سپس حول آن قابلیت‏ها سازمانی مجازی می‏سازد. ایجاد یک ساختار سازمانی چابک مجازی مستلزم برون‏سپاری، پیمان‏های استراتژیک، ساختار بدون مرز، رویکرد یادگیرنده دو سویه و سازمانی مبتنی بر وب (اینترنت) است.

 

برون‏سپاری - ایجاد سازمان پودمانی
برون‏سپاری نیروی محرک اولیه برای روند سازمان مجازی بود. مدیران به هنگام کوشش‏های خود برای تجدید ساختار سازمان، به ویژه اگر با گرایش فرآیند کسب‏وکار بوده، دریافته‏اند که اغلب فعالیت‏های متعددی را می‏توان یافت که «از جنبه استراتژیک حیاتی» نیستند. این مطلب به ویژه در مورد فعالیت‏های ستادی و فرآیندهای کنترل اداری متعددی صدق می‏کند که پیش‌تر در حیطه سطوح متعددی از مدیران میانی سازمان قرار داشتند.
ولی می‏تواند همچنین اشاره به فعالیت‏های اصلی داشته باشد که گام‏هایی از زنجیره ارزش کسب‌وکار هستند- خرید، ارسال، تولید و مانند آن. موشکافی بیشتر، مدیران را به این نتیجه‏گیری هدایت کرده که این فعالیت‏ها ارزش اندکی به محصول یا خدمت می‏افزایند یا کاملا بدون ارزشند، یا اینکه می‏توان همان کار را توسط کسب‏وکارهای دیگری که در آن فعالیت‏ها تخصص دارند، با کارآیی هزینه بیشتر (و با شایستگی) به انجام رسانید.