مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

رشد و توسعه متوازن اقتصادی و اجتماعی کشور با کارآفرینی بر مبنای عامل اصلی سرمایه انسانی در اکوسیستم و ایجاد ارزش اقتصادی و اجتماعی برتر در فضای انگیزشی رقابتی کارآفرینانه و حمایت از تولید ملی دست یافتنی است. بی شک ثروت کل جامعه حاصل مجموع ثروت اقتصادی و ثروت اجتماعی است.


طبقه بندی موضوعی
اوقات شرعی

۲۸۳ مطلب با موضوع «آموزش و مهارت» ثبت شده است

۰۶تیر

Image result for empowermentتوانمندسازی کارکنان یکی از تکنیکهای موثر برای افزایش بهره وری کارکنان و استفاده بهینه از ظرفیت و توانایی های فردی و گروهی آنها در راستای اهداف سازمانی است. توانمندسازی فرایندی است که در آن از طریق توسعه و گسترش نفوذ و قابلیت افراد و تیم ها به بهبود و بهسازی مستمر عملکرد کمک می شود. به عبارت دیگر توانمندسازی یک راهبرد توسعه و شکوفایی سازمانی است.

تاریخچه اولین تعریف اصطلاح توانمند سازی به سال 1788 بر می گردد که در آن توانمندسازی را به عنوان تفویض اختیار در نقش سازمانی خود می دانستند که این اختیار بایستی به فرد اعطا یا در نقش سازمانی او دیده شود. این توانمند سازی به معنی اشتیاق فرد برای پذیرش مسئولیت واژه ای بود که برای اولین بار به طور رسمی به معنی پاسخگویی تفسیر شد.

گرو ( 1971 ) به تعاریف رایج فرهنگ لغت از توانمندسازی اشاره می کند که شامل تفویض قدرت قانونی ، تفویض اختیار کردن، مأموریت دادن و قدرت بخشی است.

در سال 1990 گاندز توانمندسازی را با واگذاری اتخاذ تصمیم به کارکنان مفهوم سازی کرد، اما زایمرمن ( 1990 ) به سهل و ممتنع بودن ارائه تعریفی از آن اشاره می کند و معتقد است زمانی ارائه تعریفی از توانمندسازی آسان است که آن را بدون در نظر گرفتن واژه هایی مانند "درماندگی"، "بی قدرتی" و "بیگانگی" بخواهیم مورد توجه قرار دهیم و هرگاه آن را با توجه به افراد گوناگون بخواهیم تعریف کنیم بسیار مشکل است. ادبیات توانمندسازی تاکنون دگرگونیهای زیادی به خود دیده است تا اینکه بالاخره لی ( 2001 ) توانمند سازی را زمینه ای برای افزایش دیالوگ ها، تفکر انتقادی، فعالیت درگروه های کوچک می داند و اشاره می کند که اجازه دادن به فعالیت هایی جهت حرکت به فراسوی تسهیم ، تقسیم و پالایش تجربیات، تفکر ، دیدن و گفتگوها، از اجزای اصلی توانمندسازی هستند.

۰۵خرداد

واکنش نشان دادن به رویدادهای ضروری و رها کردن کارهای مهم را متوقف کنید.

Image result for time

از طریق پیاده سازی شیوه‌های آزموده و به اثبات رسیده، می‌توانید زمان زیادی را برای خودتان جهت مطالعه کردن، رفتن به هاکی، تماشای فیلم یا انجام هر آن چه که به شما آرامش می‌دهد، ایجاد نمایید.

 

مراحلی که می‌توانید انجام دهید، عبارت است از:

1. کارهایتان را اولویت بندی کنید.

یاد بگیرید که رویدادهای مهم را در اولویت بالاتری نسبت به رویدادهای ضروری قرار دهید. بسیاری از ما، عادت داریم که به رویدادهای ضروری واکنش نشان دهیم و کارهای مهم را به زمانی دیگر موکول کنیم. به جای این که فردی واکنشی باشید، فردی کنش گرا باشید. در نهایت، وظایف مهم معمولاً نقش بیشتری در اهداف بلند مدت ما دارند. در تمام طول روز، از خود بپرسید که آیا الآن بهترین استفاده را از زمان خود می‌کنم؟ ممکن است تعجب کنید که این روش چقدر به شما برای انجام کارهای صحیح در زمان صحیح انگیزه می‌دهد.

2. از به تعویق انداختن کارها، اجتناب نمایید.

به تعویق انداختن کارها، به این معنا نیست که شما هیچ کاری انجام نمی دهید، بلکه بدین معناست که شما کارهای با اولویت پایین را قبل از کارهای با اولویت بالا، یا وظایف آسان را قبل از وظایف دشوار انجام می‌دهید. عادت کنید که کارها را انجام دهید و به اتمام برسانید و انرژی خود را بر مهم‌ترین کارتان متمرکز کنید.

3. مهارت‌های سازماندهی خود را بهبود بخشید.

سازماندهی، نه تنها به معنای داشتن فضای کاری مرتب می‌باشد، بلکه به معنای داشتن یک سیستم برنامه ریزی است. ابتدا کارهایی را که جزء مهمی از فضای کاری شما به حساب نمی‌آیند، به سرعت انجام دهید. سپس، روشی را برای اتمام وظایف روزانه‌تان اجرا کنید.

4. تقسیم وظایف کنید.

گاهی اوقات ناتوانی ما در تقسیم وظایف، ریشه در شخصیت ما دارد. در واقع، این طور فکر می‌کنیم که می‌توانیم کار بهتری را نسبت به دیگران انجام دهیم. با این وجود، دانستن زمان محول نمودن برخی از وظایف به دیگران، می‌تواند بازدهی ما را بسیار افزایش دهد.

۰۶ارديبهشت

Image result for ‫شتابدهنده‬‎در دنیای کارآفرینی راه‌های بی‌شماری برای شروع و راه اندازی یک استارتاپ وجود دارد.  استارتاپ ها یا همان کسب و کارهای نوپا معمولا در ابتدای راه انرژی زیاد اما امکانات کمی در اختیار دارند. نبود سرمایه کافی و امکانات مناسب برای اجرا و پیاده سازی ایده‌ها می‌تواند تمام اشتیاق کارآفرین را برای دنبال کردن ایده‌هایش از بین ببرد. ولی کارآفرینان نباید نگران باشند. امروزه در تمامی نقاط دنیا توجه ویژه‌ای به استارتاپ‌ها می‌شود. هم دولت و هم بخش خصوصی در تلاش هستند تا کار را برای استارتاپ ها و کارآفرینان راحت‌تر کنند و به رشد آن‌ها کمک کنند. سرمایه گذاران فرشته خو، مراکز رشد و شتابدهنده‌ها همگی سعی دارند تا مواد اولیه لازم برای راه اندازی کسب و کار را برای صاحبان ایده فراهم کنند.

 

داستان شتابدهنده ها اینگونه شروع شد...

داستان فقط به چند سال قبل بر‌می‌گردد. در سال 2005 آقای پاول گراهام اولین مرکز شتابدهنده به نام Y combinatory را در ایالت ماساچوست تاسیس کرد. از این ایده به شدت استقبال شد و شتابدهنده‌های دیگری در آمریکا به وجود آمدند. با موفقیت مراکز شتابدهنده در آمریکا، اروپا نیز وارد این عرصه شد. امروزه شتابدهنده‌های بی‌شماری در سراسر جهان برای حمایت از استارتاپ‌ها ایجاد شده‌اند

۱۷فروردين

نگاهی به فناوری ظرف سی سال آینده، سخنرانی ری کورزویل


در پایان قرن بیست و یکم عملا مرگ و میر وجود نخواهد داشت. ما انسان ها با استفاده از مزایای فنآوری انتقال مغز جاودان می شویم. تاکنون حیات و زندگی ما به طول عمر سخت افزارمان گره خورده بود. وقتی سخت افزار در هم می شکست کار ما تمام بود. اما وقتی که از مرز بگذریم و خود را درون فنآوری رایانه جای دهیم، ذهن ما به تکامل خود ادامه خواهد داد. امروزه نرم افزار ما نمی تواند رشد کند. زیرا درون مغزی مرکب از تنها ۱۰۰ تریلیون اتصال و سیناپس گیر افتاده است. عمر نرم افزار ما در آینده دیگر به بقای مدار محاسباتی مغزمان وابسته نخواهد بود. در واقع روزی خواهد رسید که هویت و بقای انسان از سخت افزار و بقای آن مستقل خواهد شد. جهانی را مجسم کنید که تفاوت بین انسان و ماشین محو می شود. جهانی که مرز میان بشریت و تکنولوژی رنگ می بازد. قرن بیست و یکم به روایت ری کوزویل وعده زمانی را می دهد که پیوند هوش انسان با هوش مصنوعی ماشین بنیان زندگی بشر را گسیخته کرده و آن را دگرگون می سازد.
علاقه من به آینده نگری بیشتر ریشه درعلاقه من به اختراع دارد. از زمانی که پنج ساله بودم می خواستم که یک مخترع بزرگ شوم و خیلی زود فهمیدم که اگر کسی بخواهد مخترع موفقی شود باید آینده را خوب بشناسد. این کار کمی شبیه ورزش موج سواری است چون باید در زمان مناسب سوار موج ها شد. من وقتی که یک کار را تمام می کنم می فهمم در مقایسه با زمانی که کار را آغاز کرده ام، در جهان تغییرات زیادی رخ داده است.