مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

رشد و توسعه متوازن اقتصادی و اجتماعی کشور با کارآفرینی بر مبنای عامل اصلی سرمایه انسانی در اکوسیستم و ایجاد ارزش اقتصادی و اجتماعی برتر در فضای انگیزشی رقابتی کارآفرینانه و حمایت از تولید ملی دست یافتنی است. بی شک ثروت کل جامعه حاصل مجموع ثروت اقتصادی و ثروت اجتماعی است.


طبقه بندی موضوعی
اوقات شرعی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انسان» ثبت شده است

۱۳مهر

یکی از دستاوردهای بزرگ در قرن بیستم افزایش چشمگیر امید به زندگی و طول عمر انسان است. برای مثال، امید به زندگی در ایالات‌متحده از ۴۵ سال در سال ۱۹۰۲ به ۷۵.۷ سال در سال ۲۰۰۴ افزایش یافته است. با این حال، افزایش امید به زندگی به همراه کاهش در نرخ زاد و ولد موجب شده است عده بسیاری در مورد هزینه‌های پیری جمعیت نگران شوند. ما غالبا، هشدارهایی در مورد «بمب ساعتی جمعیتی» و ترس نسل‌های آینده که با تعداد روزافزون کارگران بازنشسته و تعهدات بازنشستگی آنها روبه‌رو خواهند شد می‌شنویم.


آیا صحیح است که نگران پیری جمعیت باشیم؟

در درجه اول، در انگلستان، نسبت افراد در سن کار به افراد بالای ۶۵ سال از 7/3 به یک در سال ۱۹۹۹ می‌تواند به 1/2 به یک در سال 2040 سقوط کند. این امر نشان‌دهنده یک افزایش بزرگ در نسبت وابستگی و در نتیجه دلیلی برای نگرانی در مورد مخارج فعلی تعهدات بازنشستگی است که بار مسوولیت بیشتری را بر دوش تعداد در حال کاهش نیروی کار تحمیل می‌کند.
با این حال، دیگران استدلال می‌کنند که انجام محاسبات بر مبنای سن بازنشستگی ثابت ۶۵ سال اشتباه است. اگر امید به زندگی به طور چشمگیری افزایش یابد، انتظار می‌رود که یک خط مشی معقول، مقداری افزایش به سن بازنشستگی را اجازه دهد؛ به عنوان مثال، اعمال همان درصد افزایش امید به زندگی به طول دوران بازنشستگی. در حال حاضر دولت بریتانیا در حال انجام مراحل آزمایشی به منظور بالابردن سن بازنشستگی و افزایش پانسیون‌های بخش خصوصی است. این قبیل سیاست‌ها پیری جمعیت را قابل‌کنترل‌تر ساخته و از آن پس می‌تواند آن را به چیزی تبدیل کند که به جای ترس موجب خرسندی ما شود.


تاثیرات اصلی سالمندی جمعیت

۱- اگر امید به زندگی افزایش و سن بازنشستگی ثابت باقی بماند، موجب افزایش در نسبت وابستگی خواهد شد و افراد بیشتری خواستار مزایای بازنشستگی شده و افراد کمتری کار کرده و حق و بیمه و مالیات بر درآمد پرداخت خواهند کرد. بیم این است که در چنین شرایطی نیاز به نرخ بالای مالیات با توجه به نیروی کار رو به کاهش خواهد بود.
۲- موجب افزایش مخارج دولت در زمینه مراقبت‌های بهداشتی و حقوق بازنشستگی می‌شود. کسانی نیز که در دوران بازنشستگی به سر می‌برند مالیات بر درآمد کمتری می‌پردازند زیرا کار نمی‌کنند. ترکیب تعهد هزینه‌های بالاتر و درآمدهای مالیاتی کمتر به منبعی از نگرانی دولت‌های غربی تبدیل شده است، به ویژه آنهایی که با مسائل مرتبط با بدهی‌های موجود و طرح‌های بازنشستگی فاقد پشتوانه مالی دست به گریبان هستند.
۳- کسانی که کار می‌کنند مجبور به پرداخت مالیات بیشتر هستند. این امر می‌تواند به از میان رفتن انگیزه برای کار و بازدارندگی شرکت‌ها برای سرمایه‌گذاری بیشتر شده و به تبع آن موجب کاهش بهره‌وری و رشد شود.
۴- کمبود نیروی کار. پیرشدن جمعیت می‌تواند منجر به کمبود نیروی کار شود و به تبع آن فشار بر دستمزدها موجب تورم دستمزدی شود. متناوبا، شرکت‌ها ناچارند از طریق ارائه شیوه‌های کاری انعطاف‌پذیر، با تشویق افراد بیشتری برای ورود به نیروی کار به این وضعیت پاسخ دهند.
۵- منجر به تغییر بخش‌های درون اقتصاد می‌شود. افزایش تعداد افراد بازنشسته، بازار بزرگ‌تری را برای کالاها و خدمات مربوط به افراد مسن ایجاد می‌کند (به عنوان مثال خانه‌های بازنشستگان).
۶- پس‌اندازهای بیشتر برای حقوق بازنشستگی، می‌تواند منابع برای سرمایه‌گذاری را کاهش دهد. اگر جامعه درصد بالاتری از درآمد را به صندوق‌های بازنشستگی اختصاص دهد، به کاهش مقدار پس‌انداز در دسترس برای سرمایه‌گذاری مولدتر منجر می‌شود که در نهایت منجر به کاهش نرخ رشد اقتصادی می‌شود.