مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

رشد و توسعه متوازن اقتصادی و اجتماعی کشور با کارآفرینی بر مبنای عامل اصلی سرمایه انسانی در اکوسیستم و ایجاد ارزش اقتصادی و اجتماعی برتر در فضای انگیزشی رقابتی کارآفرینانه و حمایت از تولید ملی دست یافتنی است. بی شک ثروت کل جامعه حاصل مجموع ثروت اقتصادی و ثروت اجتماعی است.


طبقه بندی موضوعی
اوقات شرعی

۲۸۳ مطلب با موضوع «آموزش و مهارت» ثبت شده است

۰۸مرداد

فارغ از اینکه محصول یا بازار شما چیست، تنها چیزی که تمامی کسب و کارها نیازمند آن هستند، بازاریابی است. به نظر من بازاریابی اساسی‌ترین حوزه تخصصی برای اداره یک کسب‌و‌کار موفق است. اما اگر شما یک متخصص در این حوزه نیستید چه باید بکنید؟ چه اقداماتی را می‌بایست انجام دهید تا برای محصول خود مشتری جذب کنید؟


5 گام مطرح شده در این مقاله، مثالی ساده از بازاریابی یک فروشگاه تازه راه‌اندازی شده در زمینه تجهیزات "ورزش دو" را برای شما بازگو می‌کند. اگرچه این موارد کامل نیستند، ولی در عوض به شما کمک می‌کنند تا کارتان را شروع کرده و یا حداقل چند نکته بازاریابی را به شما می‌آموزد.

 

گام اول: مخاطبین خود را تعریف کنید

سریعاً یک پروفایل برای مخاطبین خود بنویسید.

 برای مثال: مردان، زنان و بچه‌هایی که از دویدن به عنوان یک ورزش لذت می‌برند. آنها در بازه سنی 15 تا 80 ساله قرار دارند، عموماً در فاصله 20 مایلی از فروشگاه زندگی کرده و ورزش دویدن را به تازگی و برای مدت چند سال است که آغاز کرده‌اند.

در مرحله بعد، ارزشی که شما برای آنها به ارمغان می‌آورید را توصیف کنید. برای نمونه: چرا آنها باید از شما خرید کنند.

ما تجهیزات و پوشاکی را ارانه می‌دهیم که به آنها کمک می‌کند تا بازدهی دویدن خود را بهبود بخشند. ما با سایر فروشگاه‌های فعال در این حوزه فرق می‌کنیم چراکه ما متناسب با تازه‌کار یا حرفه‌ای بودن هر فرد، برنامه‌ آموزشی ارائه می‌دهیم.

نوشتن این دو مورد، شما را در تمرکز و داشتن دیدگاهی صریح و واضح بر روی اینکه مشتریان شما چه کسانی هستند و به دنبال چه چیز می‌گردند کمک می‌کند.

 

گام دوم: یک برنامه بازاریابی مقدماتی بنویسید

نیازی نیست که حتماً یک برنامه بازاریابی جامع و رسمی باشد، همین‌که شما صریحاً بدانید به کجا می‌خواهید بروید و چگونه می‌خواهید به هدف خود برسید کفایت می‌کند. لیستی از چند هدف واضح و ساده خود را تهیه کنید. من استفاده از SMART framework را پیشنهاد می‌کنم.

وقتی که اهداف خود را لیست کردید، برای هر یک چندین نکته که بیان می‌کنند چگونه می‌خواهید به هر یک از اهداف برسید یادداشت کنید. 

به عنوان نمونه: هدف: گردش مالی حداقل 5 هزار یورو در نخستین ماه از تجارت.

-         گفتن به دوستان و خانواده و درخواست از آنها برای در جریان گذاشتن سایر افراد

-         نصب پوستر و بنر‌ در ورزشگاه‌های محلی، باشگاه‌های دو، مطب دکترها و ...

-         ورود و قبول حمایت مالی از یک تیم در دو ماراتن بعدی در محله

-         راه‌اندازی یک کمپین تبلیغاتی با هدف اینکه 10 مشتری اول محصول ما را رایگان دریافت می‌کنند

-         اهدای پوشاک تبلیغاتی رایگان به چند دونده محلی وقتیکه در محله در حال آموزش هستند

 

گام سوم: نام خود را بر سر زبان‌ها بیاندازید

اکثر استارت‌آپ‌ها (و کسب‌و‌کار‌های تازه) بر اساس انتقال نام دهان به دهان و معارفه‌ها توسعه می‌یابند. بنابراین در مورد صحبت درباره کسب و کار جدید خود در میان مردم خجالت نکشید، به خانواده و دوستان خود بگویید و از آنها بخواهید که به دیگران هم بگویند. اینکه یک تجربه خوب را برای مشتریان جدید خود بیان کنید واقعاً مهم است، چراکه آنها نیز در توسعه نام شما بسیار مؤثرند.

 

گام چهارم: اینترنتی شوید

من فکر نمی‌کنم هیج کسب و کاری بتواند بدون حضور در اینترنت، ادامه بقاء دهد. اگر در این زمینه نیار به کمک دارید، مقاله ما در مورد اینکه "چگونه وب سایت خودتان را راه‌اندازی کنید" بخوانید. شما در این مورد می‌توانید انتخاب کنید، وب‌سایت شما می‌تواند تنها به‌منظور اطلاع‌رسانی باشد و یا اینکه مشتریان بتوانند از آنجا خرید کنند. من همیشه پیشنهاد می‌کنم که شما یک وبلاگ در رابطه با موضوع انتخابی خود بنویسید، این مورد به شما کمک می‌کند تا یک اقبال عمومی پیدا کرده و تصویری فراتر از یک فروشگاه از شما می‌سازد.

 

گام پنجم: انعطاف‌پذیر و خلاق باشید

در بازاریابی می‌بایست انعطاف‌پذیر باشید و برای وقوع هر اتفاقی که آنرا پیش‌بینی نمی‌کردید آماده باشید، بنابراین مخاطبین خود را همیشه در ذهن داشته باشید، همانند آنان فکر کنید و در امور بازاریابی خود خلاق باشید.


در اینجا چندین ایده که ممکن است منجر به بروز خلاقیت در کسب‌و‌کار شما شود، آورده شده است!

-         به خریداران خود کارت وفاداری اهدا کنید

-         در فروشگاه‌های محلی، مراکز رفاهی و حتی درب منازل افراد، بروشورهای تبلیغاتی خود را توزیع کنید!

-         برای محصولات خود تخفیف قائل شوید مثلاً خرید برخی از اقلام با نصف قیمت

-         میز‌های فروش در بیرون فروشگاه برپا کنید

-         حمایت مالی یک رویداد محلی را قبول کنید

-         از خود و ماشین خود به عنوان بیلبورد استفاده کنید، با پوشیدن یک تی‌شرت تبلیغاتی در بیرون ظاهر شوید

-         چالش‌هایی را بپذیرید که شما را در معرض رسانه‌های محلی قرار می‌دهد

-         رقابتی را ترتیب دهید تا مواد اولیه برای محصول یک ماه‌ خود را برنده شوید

-         خبرنامه‌های الکترونیکی بصورت ماهانه ارسال کنید

-         در شبکه‌های اجتماعی مانند Twitter، Facebook و LinkedIn عضو شوید و شروع به تبلیغ کسب و کار خود کنید

-         برگزاری یک پرش از ارتفاع را حمایت مالی کنید و درآمد آنرا به امور خیریه اختصاص دهید

-         در مجلات مربوط به حوزه خود تبلیغ کنید

-         در سایت‌هایی همچون گوگل تبلیغ کنید


شروع یک کسب‌ وکار برای خود، امری بسیار ارزشمند است. از اینکه برای محصول کار شما تقاضایی وجود دارد مطمئن شوید و  سخت تلاش کنید تا نام شما بر سر زبان‌ها جاری شود. نیازی نیست که بودجه زیادی داشته باشید، امٌا همچنان که کسب و کار شما توسعه می‌یابد، مدام در بازاریابی سرمایه‌گذاری کنید. این موضوع نباید از لیست کار‌‌های اجرایی شما حذف شود.

موفق باشید.


درباره نویسنده- الکس اشلی-رابرتز

 من در طول 8 سال گذشته در حوزه کسب و کار و بازاریابی مشغول بوده‌ام و شور و اشتیاق واقعی برای آن داشته‌ام. خلاقیت و رشد پایدار مرا هیجان زده می‌کند. در اویل سال 2011، "بازاریابی دیجیتالی ساده" را بعد از شروع پذیرش CIM خود تأسیس کردم. من به دنبال منبعی برای تأمین هزینه‌ تحصیل خود بودم و نیز به دنبال مکانی برای به اشتراک گذاشتن تجربیاتم با سایر دانشگاهیان و افراد حرفه‌ای

می‌گشتم تا به آنها کمک کنم به اهداف بازاریابی خود برسند. امروز " بازاریابی دیجیتالی ساده " بیشتر از آنچه تصور می‌کردم توسعه یافته و من مشتاق به اشتراک گذاشتن یافته‌های خود با همه‌ی شما هستم. امیدوارم شما هم به اندازه‌ی من از آن لذت ببرید. 


نویسنده : الکس اشلی-رابرتز  ( ترجمه : حمید حسن آبادی)

۰۸مرداد

پین‌های تبلیغاتی عبارتند از برنامه‌ریزی منسجم تبلیغاتی و اجرای این برنامه‌ها در زمان مشخص. هدف عمده‌ی کمپین‌های تبلیغاتی اثربخش کردن و نیز پیشبرد اهداف بازاریابی است و در این مسیر از تخصص‌ها و رسانه‌های مختلف بهره برده می‌شود. کمپین‌های تبلیغاتی از چشم‌انداز شرکت، اهداف بازاریابی و سازمان فروش شرکت‌ها الهام گرفته می‌شوند و قبل از اجرای آن می‌بایست برآورد مناسبی از بودجه مورد نظر صورت پذیرد و محیط رقابتی به خوبی رصد شود.

 لذا به طور خلاصه کمپین‌های تبلیغاتی مجموعه‌ای از روش‌ها می‌باشد که توسط مجموعه‌ای از افراد دارای تخصص‌های مختلف و در جهت تحقق اهدافی خاص به کار گرفته می‌شود و خلاقیت، سادگی و نوآوری چاشنی آن محسوب می‌شود. افزایش میزان مصرف، تکرار خرید و تناوب آن و نیز افزایش برند آگاهی و یا تعداد مصرف‌کنندگان از جمله اهداف اساسی راه‌اندازی کارزارهای تبلیغاتی به شمار می‌روند. وجود هماهنگی راهبردی و انسجام در طول اجرای کمپین‌های تبلیغاتی از اهمیت بسیاری برخوردار است. روش‌های بسیاری برای اداره‌ی کمپین‌های تبلیغاتی وجود دارد که همگی تقریباً از یک خط مشی پیروی می‌کنند.

اجرای صحیح یک کمپین تبلیغاتی مستلزم پیمودن گام‌هایی چند از جمله تدوین برنامه بازاریابی و تبلیغاتی، تعیین بودجه تبلیغاتی و به تناسب آن انتخاب روش مناسب برای انجام تبلیغات، شناسایی مخاطبان و رسانه مناسب، نوآوری و وجود انسجام و ثبات و تناوب در اجرای کمپین و فعالیت‌های تبلیغاتی می‌باشد. برای برنامه‌ریزی دقیق یک کمپین نیاز است تا ابتدا موقعیت خود در بازار را بسنجیم و سپس به رصد محیط رقابتی پرداخته و پس از اجرای کمپین یک ارزیابی دقیق از اثربخشی آن صورت دهیم. کمپین‌های تبلیغاتی کاربردهای فراوانی در عرصه‌های تجاری، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی دارند و نقش آگاهی‌بخش آن‌ها غیرقابل انکار است.



چگونه یک کمپین تبلیغاتی راه‌اندازی کنیم؟
شناسایی و درک مخاطبان هدف یکی از مهم‌ترین وجوه بازاریابی باشد. این مهم در بطن یک کمپین موفق بازاریابی قرار دارد و چنان‌چه این موضوع جدی گرفته نشود، می‌تواند پیامدهای منفی بسیاری داشته باشد.
گام‌های سه‌گانه اصلی در خلق و راه‌اندازی کمپین‌های تبلیغاتی به ایجاد این زیربنا کمک بسزایی می‌کند و می‌تواند تضمین‌گر موفقیت در اجرای کمپین‌های بازاریابی باشد. در ادامه به بررسی سه گام در ایجاد و راه‌اندازی کمپین‌های تبلیغاتی می‌پردازیم:


•    گام اول: مخاطب هدف‌مان چه کسی است؟
شناخت بازار هدف چه از طریق انجام تحقیقات بازار و چه ارزیابی مشتریان موجود، الفبای بازاریابی به شمار می‌رود. به محض آن‌که بازار هدف‌تان را شناسایی کردید، باید عمیقاً آن‌ها را بشناسید و از علاقمندی‌ها و تصورات‌شان آگاه باشید و مهم‌تر از هر چیز دانستن طرز فکر آن‌ها در خصوص برند شما است.


نمونه موردی: کمپین خیریه
یکی از سازمان‌های غیرانتفاعی فعال در حوزه‌ی یاری‌رسانی به قشر سالخورده جهت جمع‌آوری اعانه و کمک‌های مالی به مخاطبان جوان رجوع کرد، که در شرایط عادی چندان رغبتی به شرکت در چنین رویدادهای اجتماعی ندارند و احساس تعلقی به آرمان این قبیل سازمان‌ها نمی‌کنند. این سازمان خیریه به منظور جلب نظر مخاطبان جوان خود اقدام به راه‌اندازی کمپین فروش لباس‌های دست ‌دوم به نفع امور خیریه نمود.
این ایده با وجود سادگی بسیار جذاب می‌نمود. البسه و جواهرآلات و ابزار دست دوم مسن‌ترها جمع‌آوری و به زیبایی بسته‌بندی و برندگذاری می‌شد. و سپس به صورت آنلاین به قشر جوان فروخته می‌شد.
کلیه‌ی عایدات فروش به سالخوردگان تحت پوشش اهدا می‌شد. این کمپین از طریق فعالیت‌های روابط عمومی و تبلیغاتی و نیز از جانب چهره‌های مشهور پشتیبانی می‌شد و توفیقات بسیار می‌یافت. این مثال به خوبی موید اهمیت شناخت و درک مخاطبان است.


•    گام دوم: پیام بازاریابی‌تان چیست؟
به محض شناسایی مخاطب هدف، می‌بایست  پیام بازاریابی اثربخشی لازم برحسب علایق، ویژگی‌های شخصی و ارزش‌های مخاطبان را داشته باشد.


نمونه موردی: خدمات آموزشی آکانکشا
آکانکشا یک خدمت آموزشی رایگان برای کودکان محروم ساکن در ایالت بمبئی هندوستان است که نیاز مبرمی به معلمین داوطلب داشت. چالش جدی پیش روی این سازمان آن بود که مخاطبین هدف آن به حد کافی خود را برای تدریس ذی‌صلاح نمی‌دانستند. این موسسه به منظور اصلاح این طرز فکر یک کمپین با پیامی ساده را تدارک دید: "تدریس آسان است". دست‌اندرکاران به منظور انتقال این پیام کلاس‌های درس عمومی را در معابر شهر تعبیه کردند و از رهگذران می‌خواستند تا در جایگاه معلم حاضر شوند و طعم شیرین درس دادن را بچشند. در این کمپین نیز چهره‌های مشهور محلی شراکت داشتند و هیاهوی زیادی پیرامون آن در مجامع برپا شد. مهم‌تر آن‌که بازار هدف پی به اهمیت آموزش برد و پیام این سازمان را به خوبی درک کرد.


•    گام سوم: چگونه باید پیام خود را تحویل کنیم؟
دانستن این که مخاطبان ما بیشتر در معرض چه رسانه‌هایی قرار دارند، بخشی از مطالعه درخصوص مخاطبان هدف به شمار می‌رود. به عبارت دیگر باید پاتوق‌های رسانه‌ای آن‌ها را بیابیم. حال باید به این موضوع توجه کنیم که چگونه و در کجا باید پیام خود را به اثربخش‌ترین شکل ممکن تحویل مشتری کنیم.


نمونه موردی: صابون لایف‌بوی
لایف‌بوی از شاخص‌ترین تولیدکنندگان محصولات بهداشتی به ویژه صابون است. این شرکت به منظور ترویج و فرهنگ‌سازی در خصوص ضرورت شست و شوی دست‌ها به ویژه قبل از غذا خوردن، یک کمپین حسی را در یکی از بزرگ‌ترین جشنواره‌های مذهبی هندوستان به راه انداخت.
در فستیوال مشهور ماهاکومبامالا معمولاً به هنگام عصر، نان مخصوصی در میان جمعیت فراوان حاضر توزیع می‌شود. لذا لایف‌بوی با درک این فرصت اقدام به چاپ پیامی (خوردنی) روی نان‌ها کرد که افراد را به شستن دست‌ها با صابون لایف‌بوی قبل از خوردن ترغیب می‌نمود. این ابتکار آن هم در میان سیل جمعیت حاضر، تجربه‌ای بسیار غافلگیرانه برای هندوها بود، ضمن آن‌که برند لایف‌بوی را در معرض دید مخاطبان قرار می‌داد.


نتیجه‌گیری: هر چه بهتر مخاطب خود را بشناسید، با اثربخشی بالاتری قادر خواهید بود که با آن‌ها ارتباط برقرار کنید.


منبع: اقتباس از http://gr8marketingideas.com/2013/03/20/how-to-plan-a-successful-marketing-campaign-in-3-simple-steps
نقل از وب سایت :  http://dargi.ir

۲۹تیر


در این مقاله قصد داریم ویژگی های یک تجارت خوب که هم در آغازو هم درحین فعالیت اصولی است را برایتان بیان کنیم زیرا تمامی شرکتها و تجارتها به نحوی از انحا شروع به فعالیت می کنند اما چه عامل یا عواملی وجود دارد که تضمین کننده شروع و بقایی سالم است ؟

عامل موفقیت بستگی به عوامل زیادی دارد که ما در این مقاله به۱۰ مورد از مهمترین آنها اشاره خواهیم کرد.

با پیروی از این اصول سعی کنید میزان موفقیت خود را چند برابر نماید.

● مقدمه :

همان طوری که درچکیده مطلب اشاره گردید در این مقاله ما قصد داریم که ۱۰ ویژگی کلیدی و قابل اجرا که خیلی ساده و راحت قابل انجام هستند را برایتان بیان کنیم تا بنای فعالیت خود، که همان شروع تجارت است را قوت بخشیده و بهتر بتوانید در بازار رقابت از رقبا به طرز سالم پیشی بگیرید، و یکه تاز بازار رقابت سالم باشید.

● ۱۰ عملکرد مهم و کاربردی برای شروع یک تجارت موفق.

۱) آن چیزی را که به آن علاقه دارید انجام دهید .

شما برای شروع و ادامه یک تجارت تمام وقت و انرژی خود را صرف آن رشته می کنید، بنابراین شما باید کاری را شروع کنید که واقعا" به آن علاقه مندید زیرا اگربه کاری که هیچ علاقه ای به آن ندارید دست بزنید، بعداز مدتی از آن خسته خواهید شد و دست از کار خواهید کشید .

بنابراین آن مدتی نیز که صرف آن تجارت یا کار کرده اید، به هدرخواهید داد . اما اگر کاری را که به آن علاقه دارید آغاز کنید اگر در آن کار نیزهرچقدر جلو تر روید با انگیزه تر خواهید شد و پیشرفت های زیادی خواهید کرد .

پس آن کار را که واقعا" از ته دل می خواهید، انجام دهید . تا به پیشرفت های مالی و موقعیتی برسید .

۲) وقتی که کارمندید، شروع به تجارت کنید .

البته این به این معنی نیست که شما برای تجارت باید استخدام باشید . و اگر استخدام نباشید نمی توانید شروع به تجارت کنید . این بدین معنی است که برای شروع تجارت باید یک تکیه گاه مالی داشته باشید و بعداز آن اقدام کنید . این طور نباشد که اصلا" پول نداشته باشید . و در این حین به یک کار تجاری خیلی بزرگ اقدام نمایید . پس حتما" برای شروع یک تجارت که منجر به موفقیت شود شما نیازمند یک پشتوانه مالی هستید تا شما را در آغاز ودر طول مدت تجارت ساپورت و حمایت نماید .

۳) تنهایی انجام ندهید .

شما حتما" به یک حمایت کننده که ممکن است یک فرد یا یک تیم یا یک گروه باشد نیاز خواهید داشت . البته فقط در آغاز نیست بلکه در طول مدت تجارت نیز نیازمند خواهید بود اما برای شروع بیشتر نیازمندید یک دوست صمیمی یا یکی از اعضای فامیل یا خانواده که بتوان به راحتی و بدون دغدغه در مورد امور تجارت با او صحبت کرد و او هم با دلسوزی به حرفهای شما گوش کند و شما را آرام نماید خیلی بهتر می تواند در رفع استرسها و فشارهای آغازین تجارت موفق موثر واقع شود . پس یک دوست صمیمی و واقعی را هیچ وقت از دست ندهید . اگر هم ممکن باشد او را به استخدام شرکت خود در آورید .

۴) مشتریاتنتان را قبلا" پیدا کنید .

قبل از اینکه تجارتتان را آغاز کنید حتما" مشتریان را پیدا کنید . این طور نباشد که با خود فکر کنید که اول باید شرکت را تاسیس کنیم و فعالیت آن را شروع کنیم ، . بعد اقدام به جذب مشتری کنیم بلکه باید سعی شود مشتری را در هر حالت جذب کرد حتی اگر قبل از تاسیس باشد . زیرا که سیستم تجارت شما وابستگی تام و تمام به مشتری دارد و خواهد داشت . پس جزء جدا نشدنی تجارت خود (مشتری) را از دست ندهید آگهی های متفاوت و متنوع به شبکه های مختلف مثل اینترنت بدهید.

همیشه انتظار نداشته باشید که به این زودی مشتری یا بی خواهید کرد ، شاید گاها" خیلی زمان بر باشد .

۵) طرح تجاری برای خود بنویسید.

طرح تجاری باعث خواهد شد که شما تمامی مراحل تجاری خود را روی کاغذ بیاورید و از دوباره کاری ها و هدر دادن وقت و زمان خود جلوگیری خواهید کرد.

اولین فایده یک طرح تجاری این است که شما را به یک تجارتی که به موفقیت ختم می شود رهنمود می سازد

۶) تحقیق کنید .

شما برای شروع یک تجارت از هر کس که می تواند شما را یاری کند پرس و جو کنید تا یک تجارت موفق را بنا نهید . و قدم در بازار تجارت بگذارید اما این فقط شروع کار است و نقش تحقیق گر را به شما می دهد . در حالیکه شما باید در صنعت و حرفه ای که می خواهید به آن پا گذارید باید حرفه ای و کارشناس باشید به همین دلیل خود را در حرفه ای که می خواهید شروع کنید، حرفه ای کنید . مثلا" با عضو شدن در انجمنهای تخصصی رشته خود یا عضویت در ماهنامه ها و سایتهای مرتبط .

۷) از افراد حرفه ای کمک بگیرید .

اگر شما یک شرکت تجاری کوچک را مدیریت می کنید و در آن موفق هستید به شما تبریک می گوییم اما حتما" به یاد داشته باشید که نباید فکر کنید چون یک شرکت کوچک را می توانید به طور فردی و تنها مدیریت کنید پس حتما" یک شرکت بزرگ را نیز به تنهایی می توانید مدیریت کنید . شما در یک شرکت بزرگ ،افراد متخصصص و حرفه ای، مثلا" یک حسابدار ، بایگان ، وکیل ، و.... نیاز دارید . که یک سری حرفه های تخصصی هستند و شاید شما در این حرفه ها مهارت و تخصص لازم را ندارید پس هیچوقت سعی نکنید که به تنهایی همه این کارها را انجام دهید . زیرا هم زمان بر است و هم ممکن است کیفیت لازم را نداشته باشد .

پس حتما" از سایر افراد متخصص و مجرب استفاده کنید تا در مدیریت شرکتهای بزرگ نیز موفق تر عمل کنید .

۸) پول پس انداز کنید .

برای شروع یک تجارت که منجر به موفقیت شود ، شما باید پول پس اندازداشته باشید . نکته مهمتر اینکه شما برای شروع یک تجارت باید قبل از شروع، پول کافی داشته باشید، نه اینکه تجارت را شروع کنید و بعد به بانک در خواست وام دهید .

پس سعی کنید پول مورد نیاز خود را اول تهیه کنید و بعد ا" به شروع اقدام کنید، تا در وسط فعالیت تجارت یا حتی در ابتدای آن دچار ضعف و شکست نشوید .

این نکته خیلی مهم است . دلیل اکثرافراد ی که شروع به تجارت می کنند اما بعد از مدتی شکست می خورند نیز همین مورد است .

۹) حرفه ای عمل کنید .

تمام افرادی که می خواهند از شما خرید کنند یا اینکه وارد تجارت با شما شوند یا حتی سهام شرکت شما را بخرند، دوست دارند شما را به عنوان یک شرکت حرفه ای پندارند .

به عنوان مثال یک خط تلفن مجزای تجاری یا یک E-mail تجاری یا یک شماره فکس تجاری و....داشته باشید.

اینها به تجارت شما رسمیت و اعتبار می بخشند.

۱۰) کارهای خود را از همان ابتدا قانونی آغاز کنید .

همواره سعی کنید کارهای خود را قانونی انجام دهید . به عنوان مثال حتما" پروانه و مجوز شروع را بگیرید یا خود را به اداره مالیات و ارگانهای مربوط از قبل معرفی کنید اینها باعث می شود که هم وجهه شما در پیش ادارات مربوطه بالا رود و هم باعث می شود که دیگر شما مجبور نباشید که در وسط تجارت فعالیتتان را متوقف کنید و دوباره به همان نقطه اول شروع برگردید وکارهایی که باید در ابتدا انجام می دادید در وسط فعالیت خود، انجام دهید.

● نتیجه گیری:

اصولی که در بالا با عنوان" نکته هایی عملی و کاربردی برای مدیریت شروع یک تجارت موفق" اشاره شد نتیجه تحقیقاتی بوده است که از تجارب شرکتهای موفقی که با پیروی از این اصول امروزه به عنوان چند شرکت برتر از آنها یاد می شود می باشد.

پس با پیروی و الگو برداری از این اصول، موفقیت خود را درشروع کار تجارت تضمین نمائید.

 

محمدرضا نوروزی( مدیریت دولتی)

منابع و ماخذ:

۱. Manage your position Martin, ۲۰۰۳.

۲. How to start a business, Business .com.۲۰۰۶.

۳. How we can write a business plan.

۴. How Bridgestone became a success.۲۰۰۳.

۵. Don&#۰۳۹;t fear of being a business man. Martin, Feb, ۲۰۰۵.

۶. Excel team .com, about business, Mar ۲۰۰۷.

۷. about .COM, about business, Susan Ward, Mar ۲۰۰۷.

۲۹تیر


حضور در عرصه‌ دانشگاهی و به‌پیش‌بردن یک کسب‌و‌کار، مرا به این سمت سوق داد که تدریجا به یک کارشناس در زمینه مدیریت زمان تبدیل شوم.
وقتی دانشجوی سال دوم دانشگاه بودم و در دانشگاه دوک (Duke) در رشته عصب‌شناسی تحصیل می‌کردم، شرکت «تولید دستمال کاغذی» را همراه با دوستانم بنیانگذاری کردم و از آنجا که می‌خواستم هم در دانشکده و هم در کسب‌و‌کار موفق عمل کنم نیاز داشتم به شیوه‌ای دست یابم که بتوان وقت را به مطلوب‌ترین نحو مدیریت کرد. نه تنها تدریجا از پس این کار برآمدم، بلکه هر کاری که می‌خواستم در این راه انجام دهم را عملا به اجرا گذاشتم. در اینجا سه ترفند من برای مدیریت زمان در نسبت با میزان کار را ذکر می‌کنم.


1. از هر وسیله و منبع در دسترس برای پشتیبانی از کسب‌و‌کارتان استفاده کنید. احتمالا این مورد واضح به نظر می‌رسد، اما عملا دیده‌ام که بسیاری از مردم نادیده‌اش می‌گیرند. بهره‌بردن از زمان برای درک منابع و ابزاری که در حوزه کاری‌تان به شما ارائه می‌شود در وهله اول وقت زیادی را برای‌تان ذخیره می‌کند و در درازمدت از خطاهای بسیاری جلوگیری می‌کند. برای نمونه، زمانی به یک جلسه رفتم که از طرف کارورزان کسب‌و‌کار در دانشگاه دوک تدارک دیده شده بود. محل برگزاری جلسه آنقدرها نزدیک؛ جایی که زندگی می‌کردم نبود، اما به هر صورت وقت گذاشتم تا خودم را به آنجا برسانم و ببینم فضایش چطور است. از قضا با آنها به نتیجه‌ای مطلوب رسیدم: آنها فضای برگزاری جلسه را برای دفتر کار پیشنهاد کردند تا کارفرماهای محلی همچون وکلا و حقوقدان‌ها برای کمک به کارآموزان در آنجا مشغول فعالیت شوند. امروزه ساعات زیادی را در این مکان سپری می‌کنم، زیرا پی برده‌ام که در آنجا قابلیت تولید بسیار بیشتری دارم. سازمان‌ها و گروه‌های حرفه‌ای که عضوشان می‌شوید یا تقاضای عضویت‌شان را دارید نیز می‌توانند منابع و ابزار شما در مدیریت زمان محسوب شوند. اگر زمان کوتاهی را در جست‌وجوی گروه‌هایی سپری کنید که به شما کمک خواهند کرد به کارفرمایان دیگر بپیوندید، از آن به بعد وقتی واقعا نیاز به مشاوره، کمک، یا ارتباط داشتید می‌توانید وقت زیادی را هدر ندهید. این منابع و ابزار می‌توانند منشاء تفاوت‌ها باشند و ارزش آن انرژی و وقت اولیه‌ای را که صرف‌شان می‌کنید دارند.


2. فهرستی از برنامه هایتان را تهیه کنید. خواه روزانه باشد، یا هفتگی، یا ماهانه، ساختن یک فهرست همواره به من کمک می‌کند، بدانم هر زمان چه کاری را باید انجام دهم. یک فهرست به شما کمک می‌کند دو چیز اساسی را عملی کنید: نخست، به شما کمک می‌کند برای آنچه مورد نیازتان است، زمان‌تان را اولویت‌بندی و مدیریت کنید و دوم، این احساس خوب را به شما می‌دهد که امور را بسیار قبل از موعد انجامش بررسی کنید. با این رویکرد، هر بار که کاری را به انجام می‌رسانید ــ فرقی نمی‌کند کار کوچکی باشد یا کار بزرگی ــ احساس خوبی از پیشرفت و فضیلت دارید. و چه اتفاقی می‌افتد وقتی فهرست‌تان را تکمیل می‌کنید؟ می‌توانید وقت زیادی را صرفه‌جویی و ذخیره کنید و زمان‌های مناسبی را برای ترک کار اختصاص دهید.
علاوه بر این، با تنظیم یک فهرست به طور منظم، خواهید آموخت چطور یک سیاهه‌ بازبینی معقول و منظم برای هر هفته به وجود بیاورید، طوری‌که تضمین شود حجم کار هفتگی به درستی مدیریت خواهد شد (و مثلا، ناگهان به 120 ساعت در هفته نرسد). اگر یاد نگیرید به چه نحو زمان روزانه‌تان را مدیریت کنید، تمام آن تماس‌ها یا پروژه‌ها یا طرح‌هایی که قرار است تا آخر هفته انجام شوند، صرفا روی هم انباشته و دردسرساز می‌شوند.


3. طرح پرسش کنید. این مورد، مسلما مهم‌ترین جنبه از مدیریت زمان به نحو موثر نزد شما ــ در مقام یک کارآفرین ــ است. از کسانی که بیشتر از هر کسی درباره یک موضوع آگاهی دارند سوالاتتان را بپرسید؛ این افراد می‌توانند به نحوی موثر میزان وقتی را که باید صرف برخی امور ناآشنا کنید کاهش ‌دهند و در عمل با کمک به صرفه‌جویی در زمان، در افزایش قابلیت تولید به شما یاری می‌رسانند. در حالی‌که تحقیقات‌تان را بر حسب آنچه آموخته‌اید پیش می‌برید، باید همچنین به این بپردازید که در غیر این‌صورت با وقت‌تان چه می‌کردید؛ مثلا با صرفه‌جویی زمان چگونه می‌شود به سراغ گسترش کسب‌و‌کار رفت؟ آیا کسب‌و‌کار شما می‌تواند از زمان ذخیره شده ابزاری برای توسعه‌ خود بسازد؟
کارفرمایان موفق اغلب خواهان این هستند که با یک تماس تلفنی جوابشان را به دست آورند؛ پاسخ‌هایی ساده و سرراست. ولو آنکه کسی از آن طرف خط جواب‌تان را ندهد، یا اصلا به شما گوش ندهد، باز همین اقدام اولین گام منطقی است که باید انجام دهید. بدترین اتفاقی که می‌تواند حادث شود چیست؟ اینکه درست همان جایی که کار را شروع کردید متوقف شوید. به‌علاوه، همگی در طول کار دریافته‌ایم که وقتی صحبت می‌کنید سریعا سر اصل مطلب بروید تا بتوانید بهترین کمک را دریافت کنید. در واقع، دو کار است که باید انجام دهید تا مطمئن شوید وقت خود و دیگران را تلف نمی‌کنید: نخست، سوالات‌تان را مشخص کنید و مطمئن شوید در راستای طرح‌ها و پروژه‌ها و آینده‌نگری شما قرار می‌گیرند و به نکته خاصی رهنمون می‌شوند. اگر سوالات شما هیچ سمت و سوی مشخصی نداشته باشد آن کارفرمای موفق که قرار است با او وارد گفت‌وگو شوید و از وی پاسخ بگیرید، خیلی زود خسته و بی‌حوصله می‌شود. نکته‌ دوم؛ مطمئن شوید شخصی که قرار است با او حرف بزنید «واقعا و عملا» خبره و ماهر است و نسبت به موضوعی که پرسش‌ها حول آن طرح می‌شوند آگاهی و تبحر دارد. بسیاری از افراد در زمینه‌ها یا حوزه‌های خاصی توانایی و دانش دارند، اما این به آن معنا نیست که آنها همه چیز را در هر مورد می‌دانند. عدم رعایت این دو مورد باعث می‌شود نقصان و خسارت در مدیریت زمان احساس شود. پس، به منظور مدیریت صحیح و دراز مدت زمان کوتاهی که در اختیار دارید، وقت‌تان را پیشاپیش و از همان آغاز امور، به درستی سرمایه‌گذاری کنید: یعنی، یا وقت را صرف کندوکاو در منابع و ابزارها کنید، یا صرف تهیه یک فهرست یا نهایتا وقت‌تان را به طرح پرسش‌های مناسب از افراد شایسته اختصاص دهید.

 

نویسنده: برایان سیلورمن (مترجم: سیمین راد)