مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

رشد و توسعه متوازن اقتصادی و اجتماعی کشور با کارآفرینی بر مبنای عامل اصلی سرمایه انسانی در اکوسیستم و ایجاد ارزش اقتصادی و اجتماعی برتر در فضای انگیزشی رقابتی کارآفرینانه و حمایت از تولید ملی دست یافتنی است. بی شک ثروت کل جامعه حاصل مجموع ثروت اقتصادی و ثروت اجتماعی است.


طبقه بندی موضوعی
اوقات شرعی

۱۴ مطلب با موضوع «آموزش و مهارت :: مصاحبه» ثبت شده است

۱۳بهمن

 مفهوم «حقوق شهروندی» از جمله مفاهیم حقوقی است که اخیراً در گفتمان سیاسی و اجتماعی جامعه رونق گرفته است. مفهومی که ترجمان حقوق و آزادی‌های مشروع و عمومی جامعه و اساسی‌ترین نیازهای عمومی هر ملتی را در برمی‌گیرد.

  



در تمام نقاط جهان، در روابط سالم اجتماعی اصل بر حفظ حیثیت و شأن اجتماعی افراد است. پیاده‌سازی حقوق شهروند و آگاه‌سازی عمومی در این حوزه می‌تواند کشورها را در روند توسعه یافتگی همراهی کند. ارتقای آگاهی از حقوق شهروندی یعنی متناسب‌سازی منابع، امکانات و خدمات دولت‌ها در تمامی عرصه‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که تحقق این مهم در بسیاری از کشورها به دلیل ناپختگی‌ها و عدم فرهنگ‌سازی مناسب، به صورت ناقص وجود دارد.

 

با هدف روشن شدن ابعاد مفهوم حقوق شهروندی و بررسی ابعاد مختلف این مفهوم در ایران، در آستانه شروع به کار “موسسه اخلاق و اندیشه شهروندی ایرانیان” با خانم دکتر، شهیندخت خوارزمی پژوهشگر و استاد دانشگاه گفت‌و‌گو کردیم.

خانم دکتر خوارزمی لطفا در ابتدا بفرمایید، دولت، بخش خصوصی و سازمان‌های مردم‌نهاد در کمک به تحقق حقوق شهروندی چه نقشی می‌توانند ایفا کنند؟ و چطور؟

هر یک نقش متفاوتی دارند. تأمین حقوق شهروندی، وظیفه اخلاقی دولت است. دولت در ایران به ‌راحتی این وظیفه اخلاقی را نادیده گرفته است و در واقع نقش بسیار مهمی در پایمال کردن حقوق شهروندان دارد.

بخش خصوصی به معنای بنگاه‌های اقتصادی در همه جای دنیا مسؤلیت اصلی خود را بیشینه سازی سود می‌دانند. در دهه‌های اخیر سه تحول مهم در مدیریت بنگاه‌ها رخ داده است. اولین تحول، توجه به اهمیت و جایگاه مشتری است و تأکید بر حفظ حقوق مشتری. تحول دوم، دیدگاه جدید نسبت به مدیریت منابع انسانی و توجه خاص به سرمایه انسانی و سرمایه فکری و سرمایه اجتماعی در کنار سرمایه فیزیکی است. توجه به حقوق کارکنان در چارچوب چنین تحولی رواج یافت. سوم، اندیشه مسؤلیت اجتماعی که به مدیریت بنگاه‌ها هشدار می‌دهد در کنار مسؤلیت اقتصادی خود باید در برابر آثار و پیامدهای اجتماعی و اخلاقی و زیست محیطی فعالیت‌های خود هم احساس مسؤلیت کنند و از آن مهم‌تر، بخشی از منابع خود را به حل مشکلات اجتماعی جامعه‌ای که در آن فعالیت دارند، اختصاص دهند.

اما سازمان‌های مردم نهاد، داستان دیگری دارد. فلسفه وجودی این سازمان‌ها به عنوان حافظ حقوق و منافع مردم در برابر حکومت و دولت، دقیقأ پرداختن به مسائلی است که نظام حاکم در انجام آن کوتاهی کرده است. به بیان دیگر، کانون توجه و علت وجودی سازمان‌های مردم نهاد، تأمین حقوق شهروندی به معنای عام آن است. اگر در جامعه‌ای این حقوق در معنای جامع آن تأمین شود، دیگر چه نیازی است به سازمان مردم نهاد؟

۱۰آبان

سین ساتکلیف یکی از معروف‌ترین و محبوب‌ترین تولیدکنندگان مبلمان و اثاث در انگلستان است. شرکت او به نام بنچمارک فرنیچر، 59 طراح و صنعتگر دارد و بازگشت سرمایه شرکت حدود 4 میلیون پوند در سال است.

کسب وکار ساتکلیف از اولین روزهایی که یک نجاری ساده بود، به یک کارگاه و نمایشگاه کامل طراحی توسعه یافته است. در حال حاضر، 75 درصد تولیدات شرکت بنچمارک مربوط به بخش‌های تجاری است و تیم آنها با برجسته‌ترین معماران و طراحان دنیا روی پروژه‌های متعدد برای دکوراسیون و مبله کردن دفاتر کاری، هتل‌ها، رستوران‌ها و ساختمان‌های عمومی کار می‌کنند.

ساتکلیف پس از پایان دوران دبیرستان علاقه خود را در هنر و طراحی یافت و وارد کالج معروف طراحی پارنهام شد و همزمان نجاری کوچکی برای خود راه‌اندازی کرد که با ساخت قفسه و دکور آشپزخانه مخارج تحصیل خود را پرداخت می‌کرد؛ اما کالج پارنهام، نه تنها به او مهارت آموخت، بلکه در آنجا با شریک آینده خود به نام ترنس کانران آشنا شد. ساتکلیف در مصاحبه‌ای نحوه توسعه کار خود را توضیح داده است.

۲۱مهر

مارک تواین: «رمز پیش افتادن، شروع کردن است و رمز شروع کردن این است که کارهای پیچیده را به وظایف قابل کنترل کوچک‌تر تقسیم کرده و سپس از اولین آنها شروع کرد.»


کارآفرین درون خود را بیابید

در جامعه دو نوع کلی شخصیت می‌توان یافت. آنها که خود درآمد ایجاد می‌کنند و آنها که منتظرند تا به آنها پول پرداخت شود. شخصیت اصیلی که در طول تاریخ رشد یافته و توانسته منشأ تحولات زیادی شود نوع اول است. هر انسان از ابتدا عنصری بوده که خود مولد و درآمدزا بوده است. این شخصیت اصالت دارد. مدام در تکاپو است. منتظر پدید آمدن غذا نیست، بلکه در جست‌وجوی آن است و برای به‌دست آوردن آن تلاش می‌کند.


بخشش یا حقوق مستمر و پاداش در فرهنگ کارآفرینی جایی ندارد. کارآفرین نیروی خلاقیتش را به کار می‌گیرد. منابع اطراف خود را شناسایی می‌کند. در فکر بهترین بهره‌گیری از منابع اطرافش است. او یاد می‌گیرد که با دستان خالی خود چگونه چیزهای جدیدی خلق کند. ماشین نوآوری را به حرکت در می‌آورد. او به خوبی می‌داند که برای ادامه زندگی لازم است به صورت جدی در فرآیند تولید مشارکت داشته باشد. خلاقیتش را برای خلق کردن به کار می‌گیرد. در واقع باید هر فردی در جامعه بتواند به مرحله درآمدزایی و تولید ارزش افزوده برای خودش برسد.
اینگونه است که چرخ اقتصاد به حرکت درمی‌آید که این نیاز به خلاقیت و به‌کارگیری تمام توانایی‌های شخصی دارد. این نیروی عظیم انسان را به‌کارگرفته و به حرکت وامی دارد. تنها در این صورت رشد اتفاق می‌افتد. هر انسانی لازم است نقشی مولد در زندگی خود و جامعه‌اش داشته باشد. اگر دولت‌ها مردم را به درآمدهای دولتی عادت دهند آنگاه هدر رفت منابع ناشی از بی‌مسوولیتی‌ها افزایش خواهد یافت چراکه شخص حساسیتی نسبت به منابع اطرافش نخواهد داشت. در این رویکرد خاصیت مولد افراد نیز از بین خواهد رفت. برای همین است که شخصیت کارآفرین از ارزش ویژه‌ای در هر سیستم اقتصادی برخوردار است.

۲۱مهر

توماس واتسون موسس شرکت IBM همواره به شکل‌گیری فرهنگی برای پذیرش شکست و خطا باور داشت. از مشهورترین نقل‌قول‌های وی این است: «یکی از راه‌های رسیدن به موفقیت دو برابر کردن میزان اشتباهات است.»


پس چه ویژگی منحصربه‌فردی باعث می‌شود شما یک رهبر موفق باشید؟ برخی بر این باورند که رهبران بزرگ در مقایسه با رهبران دیگر اشتباهات کمتری مرتکب می‌شوند. رهبران موفق در چگونگی برخورد با اطرافیان و موقعیت‌ها دچار مشکل می‌شوند، اما آنچه آنها را متمایز می‌کند این است که این اشتباهات نکات آموزنده‌ای برای آنان به‌ همراه دارد.


آیا شما و رهبران سازمانتان از اشتباهات پیش آمده به عنوان فرصتی برای یادگیری و رشد استفاده می‌کنید؟
شاید داستان کارمند شرکت IBM را که در دهه 1940 با انجام اشتباهی برای این شرکت هزینه‌ای یک میلیون دلاری را به بار آورد شنیده باشید. این کارمند با اینکه می‌دانست احتمالا از کار بر کنار می‌شود، اما نامه‌ای برای واتسون نوشت. وی به او پاسخ داد: «برکناری؟ این یک میلیون دلار هزینه ما برای آموزش شما بوده است، آیا فکر می‌کنید شما را از شرکت بیرون خواهم کرد؟» جان مکسول در این رابطه چنین گفته است: «فرد باید به اندازه‌ای رشد کرده باشد که بتواند اشتباهات خود را بپذیرد، به اندازه‌ای زیرک باشد تا قادر باشد از این خطاها سود برد و تا حدی قوی که بتواند این اشتباهات را اصلاح کند.» آیا رهبران ارشد شما پذیرای ریسک و اشتباهات هستند و برنامه‌ای مناسب برای رویارویی متمایز با این خطاها را دارند؟ برای افزایش شانس استخدام رهبرانی با چنین نگرشی از افراد بخواهید درباره یکی از عمده‌ترین اشتباهات شغلی خود صحبت کنند و بگویند چه نکته‌ای از آن فرا گرفته‌اند؟ افرادی که در پذیرش اشتباهات همواره با مشکل روبه‌رو هستند احتمالا از شرایط موجود در حین وقوع اشتباه ذکرشده و اینکه این اشتباه در اصل خطایی نبوده است که بتوان از آن نکته‌ای آموخت، سخن خواهند گفت. همانگونه که واتسون در پاسخ به کارمند خود گفته بود، خطاها شما را به فردی ارزشمند برای سازمان تبدیل می‌کنند، البته اگر قادر باشید نکته‌ای آموزنده از آنها فرا گیرید. اما به یاد داشته باشید که درس گرفتن از اشتباهات دیگران بسیار ارزان‌تر است؛ بنابراین با انجام مصاحبه‌ای از رهبران موفق درباره بزرگ‌ترین اشتباهاتشان پرسیدیم.